دکتر حامد عامری

باید در نظر داشت، به‌رغم آنکه، عناصر کهنه‌پرست و ارتجاعی، جای محکمی در ساختار سیاسی روزگار قاجار داشتند، در بیرون از ساختار سیاسی، بیش از هر چیز گروه‌های ترقی‌خواه در قالب نوشتن رساله‌های انتقادی و نامه‌ها و ترجمه داستان‌ها و رمان‌ها و نوشته‌های جدید و فعالیت‌های ترقی‌خواهانه، به طرز غریبی اندیشه تجددخواهی را دنبال می‌کردند. به این گروه، می‌توان عنوان «ترقی‌خواهان برون‌حکومتی» داد. اینان، به نوعی خود را در بیرون حکومت قرار داده بودند و نوع نگاه‌شان به مسائل، ارتباط کمتری با مصالح حکومتی، اگرچه نه مصالح سیاسی داشت. «برون‌حکومتی» بودن این جریان و افراد، بیش از هرچیز موجب شده بود تا اندیشه ترقی‌خواهی راهی نو در جامعه پیدا کند و در این میان گسترش فن چاپ و روزنامه‌نگاری و نیز نگارش کتاب‌های جدید و نیز نثر جدید و ساده که در اثر ترجمه‌های جدید در ایران گسترش پیدا کرده بود، نقش مهمی در بسط سریع ایده‌های ترقی‌خواهانه توسط این جریان داشت. جریان «برون‌حکومتی» اصلی‌ترین گروه فکری در ایران عصر قاجار است.

این جریان، با «درک»ی که از وضعیت خودشان در ایران و وضعیت ایران در جهان پیدا کرده بودند، به بسط ایده‌های خود در دوران قاجار پرداختند. این را باید در نظر داشت که بسیاری از ایده‌های ترقی‌خواهانه، به‌خصوص در اندیشه قانون‌گرایی، بیش از هرچیز براساس ایده‌های مطرح شده توسط این ترقی‌خواهان ایجاد شده است. درک این گروه از موضوعاتی مانند قانون، آزادی، برابری، عدالت، سیاست و اقتصاد و... و بعدها نهادهایی مانند مجلس شورای ملی و قانون اساسی و مانند آن، شکل اصلی درک فراگیر ایرانیان را در آن دوران شکل داد.

موسسات تمدنی جدید

نکته قابل‌توجه در مورد جریان برون‌حکومتی ترقی‌خواه در ایران عصر قاجار، این است که این گروه، کمتر به دنبال قانون‌خواهی بودند و بیشتر اصلاحات را در جاهای دیگر دنبال می‌کردند. اگرچه در نوشته‌های ایشان و در ارتباطی که با جریان اول نیز داشتند، نقش مهمی در جریان قانون‌خواهی دارند، ولی نگاه ایشان بیشتر به مسائل دیگری چون اصلاح و تغییر خط و مسائل دیگر است. فتح‌علی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی، دو چهره برجسته این جریان، در کمتر نوشته‌ای به مسئله قانون، به‌عنوان یک موضوع اساسی می‌پردازند. میرزا فتحعلی که در نامه‌ای اساس فعالیت‌های کسی مثل میرزاحسین‌خان سپهسالار را در تهران، زیر سوال می‌برد: «می‌گویند پسر میرزا نبی‌خان (سپهسالار) در طهران بنای وضع قوانین گذاشته است. دیوانه است. نمی‌دانیم که این قوانین را که خواهد خواند. وقتی که ملت کلا و عمومیتا بی‌سواد است، گذشته از این که بی‌علم و شناخت است. مگر سواد چند نفر خواص به جهت قوانین و تنظیمات کفایت می‌کند.»(1)

در این میان، میرزا عبدالرحیم طالبوف با دو نفر دیگر، به کلی تفاوت دارد، وی در نوشته‌هایش مانند دو سلف خود، به موضوعات متعدد پرداخته است، اما در عین حال، قانون و در زمان تاریخی مهم او، مشروطیت، دارای اهمیت زیادی است. در پایین، ضمن بررسی شتابزده‌ای از اندیشه قانون‌خواهی وی، به این نکته توجه خواهد شد که او، به‌رغم قرار گرفتن در صف ترقی‌خواهان برون‌حکومتی، به قانون اهمیت بسیاری می‌دهد، ولی همین وصف برون‌حکومتی بودن او، جایگاهی به او داده که از اولین ناقدان مشروطه باشد.(2)

این دو جریان، با پرداختن به مضامین و مفاهیم جدیدی که در حال ورود به عرصه سیاسی و فکری جامعه ایران بود، سهم عمده‌ای در شکل‌گیری «اندیشه قانون‌خواهی» داشتند. مضامین و مفاهیم اندیشه جدید که در این دوره وارد ایران شدند، مهم‌ترین تحول در اندیشه ایرانی بود. اینان، مضامین و مفاهیم نویی مانند «قانون‌خواهی»، «ترقی»، «تجدد»، «ناسیونالیسم» و مانند آن را دنبال کرده، در مقاطعی به مبارزه سیاسی علیه نظام سیاسی موجود پرداخته و در مقاطعی نیز با آن همکاری می‌کردند. این ترقی‌خواهان، اصلی‌ترین گروهی بودند که مشخصا تفکرات جدید را دنبال کرده و به وارد کردن مفاهیم نو و ایجاد «موسسات تمدنی جدید» دست می‌زنند.

پاورقی:

۱- میرزا فتح‌علی آخوندزاده، الفبای جدید و مکتوبات، به کوشش محمد حمیدزاده، تبریز، نشر احیا، ۱۳۵۷، ص۱۹۷.

۲- نک: مقاله «آزادی و قانون در اندیشه میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی»، در: پژوهش‌های ایران‌شناسی مزدک‌نامه۶ (یادبود ششمین سالگرد درگذشت مزدک کیان‌فر)، جمشید کیان‌فر و پروین استخری، تهران ۱۳۹۳، صص۱۸۰تا۱۹۳.