یاد یکی، پس از سال‌های سال یک باره سر می‌رسد. یاد آقا مهدی همین جور آمد و با خود صبح مرا آورد. با غروب‌های بی‌خستگی و شب‌های شاد و جولان دادن با دوچرخه در خیابان‌های خاکی و جریان بی‌شتاب و صبور مادی‌ها در رگ گل‌آلود کوچه‌ها. زیر سایه درخت‌های غافل از خشکسالی. اصفهانِ سال‌های جنگ را آورد. و کمیِ نان، گرانی، ناامنی، و سربازان خارجی و دختران آفت زده فراری را.

- از کتاب «سفر در خواب»، شاهرخ مسکوب (ص76)