جادوگر رایانه

نادار در سال۱۹۹۶، دانشکده مهندسی SSN را در چنای، شهری واقع در ایالت تامیل نادو، به نام پدرش بنیان نهاد. او همچنین دو مدرسه در ایالت تامیل و یک دانشکده در ایالت اوتار پرادش ساخته است. در سال۲۰۰۸، نادار به خاطر تلاش‌هایش در صنعت فناوری اطلاعات، جایزه «Padm Bhushan» را دریافت کرد که سومین جایزه عالی غیرنظامی در جمهوری هند محسوب می‌شود و از سال ۱۹۵۴ به کارآفرینان و افرادی اعطا می‌شود که خدمات بزرگی به جامعه ارائه کرده‌اند. این جایزه به چهره‌ها و شرکت‌های وابسته به دولت تعلق نمی‌گیرد. همکاران نادار او را جادوگر خطاب می‌کنند؛ کسی که توانسته است در دو عرصه صنایع نوین ارتباطات و تاسیس بنیادهای آموزشی موثر و کارساز باشد. بنا به گزارش «فوربس»، او سومین فرد ثروتمند در هند و پنجاهمین فرد ثروتمند در جهان با دارایی خالص ۴/ ۲۶میلیارد دلار آمریکا تا ۲۴نوامبر۲۰۲۲ بوده است. از نادار به‌عنوان یکی از چهره‌های قدرتمند و اثرگذار در هند نام برده می‌شود. در سال۲۰۲۱ درآمد خالص شرکت «ال‎‌سی‌ال» ۵/ ۱میلیارد دلار برآورد شده است.

  طراحی «ال‎‌سی‌ال» در سالن غذاخوری!

روزی از روزهای دسامبر سال۱۹۷۶ش، ۶مهندس همکار به هنگام صرف نهار در سالن غذاخوری کارخانه تولید پوشاک«دی‌سی‌ام» مشغول بحث درباره راه‌اندازی یک شرکت جدید شدند. اگرچه همه آنها جزو مدیران و کارمندان رده بالای کارخانه«دی‌سی‌ام» بودند و دستمزد قابل توجهی نیز دریافت می‌کردند، اما از وضعیت کاری و حقوق دریافتی خود ناراضی بودند. آنها درهمان نشست به این نتیجه رسیدند که کار در کارخانه پوشاک را رها کنند و طرحی نو دربیندازند. مردی که به جاه‌طلبی‌های پنج همکار دیگر خود در آن سالن غذاخوری دامن می‌زد، یک مهندس ۳۰ساله اهل تامیل نادو به نام شیو نادار بود.

نادار و پنج همکارش کارخانه قدیمی تولید البسه را در تابستان۱۹۷۶ ترک کردند. آنها تصمیم گرفتند شرکتی راه‌اندازی کنند که رایانه شخصی بسازد. اگرچه همه این همکاران کاربلد و آینده‌جو، تخصص فنی کافی را در زمینه رایانه داشتند، اما همانند همه استارت‌آپ‌ها، با یک مساله بزرگ مواجه بودند: تامین بودجه. با این حال، اشتیاق نادار به شرکت رویایی مطلوبش و حمایت همکاران مشتاقش، خیلی زود مسیر راه آنها را هموار کرد. شیو نادار که نقش بنیان‌گذار شرکت «ال‎‌سی‌ال» را بازی کرد، داستان آن روزها را چنین تعریف کرده است: در گام اول به دیدار آرجون مالهوترا رفتم، کسی که مانند من کارآموز مدیریت و مشتاق تجربه‌های صنعتی تازه بود. ما خیلی زود با هم کنار آمدیم و دوست شدیم. پس از آن دوستان و همکاران دیگری را جذب کردیم که در کارخانه «دی‌سی‌ام» مشغول کار بودند. هسته اولیه شرکت «ال‎‌سی‌ال» این‌گونه شکل گرفت.

نادار در آغاز به سراغ همکاران سابق و دوستان نزدیکش رفت. طرح و ایده تاسیس شرکت جدید را با آنها در میان گذاشت و توانست نظر مساعدشان را جلب کند. سپس شرکتی با عنوان « Microcomp Limited » ثبت و راه‌اندازی کرد؛ شرکتی برای فعالیت در زمینه تولید و فروش ماشین حساب دیجیتالی. به زودی کار این شرکت بالا گرفت و سرمایه لازم برای تحقق رویای نادار و دوستانش که بنیان‌گذاری یک شرکت بزرگ تولید رایانه بود، به‌دست آمد. آن هم در زمانی که رایانه‌ها، پسرعموهای پیچیده ماشین حساب قدیمی محسوب می‌شدند. نادار و همکارانش همچنین توانستند مسوولان ایالت اوتار پرادش را متقاعد کنند که طرحشان آینده‌ای درخشان دارد و از ضروریات صنعتی در هند است. سرانجام، ۲۰میلیون روپیه جمع کردند و نهال «ال‎‌سی‌ال» را نشاندند. به دنبال تاسیس «ال‎‌سی‌ال» ناقوس مرگ شرکت‌های خارجی مانند «آی‌بی‌ام» که در بازار هند تاخت و تاز می‌کردند، نواخته شد؛ درحالی‌که زنگ‌ها برای کارآفرینی «ال‎‌سی‌ال» در سرزمین هفتاد و دو ملت به صدا درآمد.

گیتا پیرامال از مدیران «ال‎‌سی‌ال» می‌گوید: ما از همان آغاز کار خویش با بدبینی و کین‌توزی تجاری روبه‌رو شدیم که بازار هند را به عرصه تاخت و تاز آی‌بی‌ام و کوکاکولا تبدیل کرده بودند. جورج فرناندز در سال۱۹۷۷ وزیر صنعت شد و حزب بهاراتیا جاناتا به قدرت رسید. این اتفاقی خوشایند بود. خروج آی‌بی‌ام، خلأ بزرگی بر جای گذاشت و این خلأ بود که به شیو نادار فرصت عرض اندام داد و او توانست مشتریان خود را بیابد. در سال۱۹۸۴، دولت هند سیاست جدیدی را اعلام کرد که سرنوشت کل صنعت رایانه در این کشور را تغییر داد. دولت با آزادسازی بازار رایانه، روند واردات فناوری‌های نوین مربوط به این صنعت را تسهیل کرد. مدیران «ال‎‌سی‌ال» از این فرصت استفاده کردند تا خط تولید رایانه اختصاصی و شخصی خود را راه‌اندازی کنند.

تقاضا برای رایانه‌های شخصی به آرامی، اما با اطمینان روزافزون در بازار هند رو به افزایش بود. بیشتر بانک‌ها به پلتفرم یونیکس روی آوردند. چند شرکت نیز برای تامین کامپیوترهای شخصی به سراغ «ال‎‌سی‌ال» رفتند. چنین بود که مدیران این شرکت سرتاسر جهان را درنوردیدند تا ضمن بازدید از خط تولید رایانه‌های شخصی در نقاط دیگر دنیا، به بررسی آنها بپردازند و نمونه‌های بومی مورد نظر خود را ارتقا دهند. طراحی نخستین رایانه شخصی نوآورانه طی سه هفته آماده شد و آنها به سرعت و با اطمینان خاطر، اولین سری از رایانه‌های خود را راه‌اندازی کردند و آن را Busybee نام نهادند.

چودری از بنیان‌گذاران «ال‎‌سی‌ال» می‌گوید: محصولات ما، به سرعت در بازار فراگیر شد. فرصت‌های جدیدی مانند تجهیز نظام بانکداری به رایانه ایجاد شد. سیاست دولت این بود که همه رایانه‌های بانکی مبتنی بر یونیکس باشند. بنابراین، ما با تب و تاب شروع به ایجاد یک رایانه مبتنی بر یونیکس کردیم. کد منبع یونیکس را خریدیم و محصول خود را از هیچ به وجود آوردیم. طی دو سال، «ال‎‌سی‌ال» به یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های فناوری اطلاعات در هند تبدیل شد. بنیان‌گذاران شرکت برای راه‌اندازی دفاتر فروش و بازاریابی به گوشه‌های مختلف کشور می‌رفتند و ذهن‌های خلاق را به کار می‌گرفتند تا در مواجهه با رقبا کم نیاورند.

دستمزد و حقوقی که «ال‎‌سی‌ال» برای کارمندانش تعیین کرد از برخی از بهترین شرکت‌های آن زمان پیشی گرفت: ماهانه ۲ هزار روپیه! به این ترتیب بهترین استعدادها را جذب کرد و در مجموعه خود پروراند. سال۱۹۸۹ نقطه عطفی در فعالیت، «ال‎‌سی‌ال» بود؛ زمانی که مدیرانش تصمیم گرفتند وارد رقابت در بازار سخت ‌فزار رایانه در آمریکا شوند. چنین بود که HCL America متولد شد؛ اما دیری نکشید که این پروژه به‌طور کامل شکست خورد؛ چون «ال‎‌سی‌ال» ناتوان از این بود که گامی راهگشا و حیاتی در بازار ایالات متحده بردارد. ناامیدی بزرگ در راه بود.

پیرامال می‌گوید: ایالات متحده برای هر کارآفرینی، همیشه به‌عنوان یک بازار رویایی باقی خواهد ماند. این بزرگ‌ترین بازار در جهان است و شیو نادار، آشکارا به سمت آن کشیده شده بود، اما او واقعا نمی‌دانست دست به چه کار مخاطره‌آمیزی زده است. رایانه‌هایی که او ساخته بود به درد بازار آمریکا نمی‌خورد. در واقع، «ال‎‌سی‌ال» مرتکب اشتباهی بزرگ شده بود. اما مدیران شایسته‌اش و در رأس آنها نادار، تیزهوش‌تر از این بودند که از تجربه شکست درس‌های بزرگ نیاموزند. آنها می‌دیدند که «اینفوسیس» و  «ویپرو» دو رقیب جدی «ال‎‌سی‌ال» در زمینه نرم‌افزار واقعا خوب عمل می‌کنند. نادار، سرسختانه تغییر رویه داد و شرکتش را وارد بازار نرم‌افزار کرد.

چندان طول نکشید که پرده‌های کدر ناامیدی را از پیش‌رو کنار زد و با «اچ‌پی» قرارداد مشارکت بست. به دنبال این قرارداد HCL HP Limited شکل گرفت؛ این مشارکت سرنوشت‌ساز، فرصت‌های تازه‌ای برای نادار و همکارانش پدید آورد و موضع رقابتی آن را تقویت کرد. سه سال بعد، «ال‎‌سی‌ال» یک امکان جدید را پی‌گرفت و آزمود؛ همکاری در توزیع تلفن‌های همراه نوکیا و اریکسون. چودری توضیح می‌دهد: در سال۱۹۹۱، زمانی که هند ارز خارجی کافی در اختیار نداشت ما مشغول تجارت سخت‌افزار بودیم؛ اما بودجه کافی در دست نداشتیم. در آن زمان، ایده روشنی به ذهن ما خطور کرد؛ اینکه اکنون وقت جهانی شدن است و چه بهتر از بستن قرارداد مشارکت با شرکت «هیولت پاکارد».

مدیران «ال‎‌سی‌ال» در سال۱۹۹۷ به‌عنوان شرکتی که همزمان در چند عرصه مرتبط با رایانه فعالیت می‌کرد تصمیم گرفتند با تمرکز بر توسعه نرم‌افزار، اندیشه‌های پیشین خود را بازسازی و اجرا کنند. نادار اکنون آماده بود تا با تمام توان خود در رقابت جهانی شرکت کند. داستان «ال‎‌سی‌ال» از دهه ۷۰ تا ۹۰، داستان مراحل رشد مستمر بود، اما نادار پیش‌بینی نمی‌کرد که در جریان شوک بازارها دچار وقفه و آزمون و خطا شود. آرجون مالهوترا، رفیق و دوست قدیمی‌اش در سال۱۹۹۸ از شرکت جدا شد و تصمیم گرفت دفتر شرکت متعلق به خود را در کالیفرنیا تاسیس کند. بازار هند و مقاصد صادراتی به‌دست رقبا افتاده و درآمد بخش سخت‌افزار«ال‎‌سی‌ال» رو به کاهش گذاشته بود.

نادار، در پی از دست دادن همکار قدیمی‌اش دوباره به فکر درانداختن طرحی نو افتاد. طراحی مجدد شیوه مدیریتی و زمینه تولیدی «ال‎‌سی‌ال». اما منابع مالی محدود نادار را به سمت بازار سرمایه کشاند. عرضه اولیه سهام این شرکت در بورس اوراق بهادار هند در سال۱۹۹۹ صورت گرفت که موفقیتی چشمگیر برای نادار رقم زد. او دستور کار و چشم‌انداز تازه‌ای برای شرکتش ترسیم کرد و به رویایی که سال‌ها در سر داشت نزدیک‌تر شد؛ به وجود آوردن کسب‌وکارهای جدید مرتبط با طراحی و تولید نرم‌افزار و راه‌اندازی نهادهای آموزشی، مانند مدرسه و دانشگاه.

ترجمه ازمنبع: www.indiatimes.com