ابریشم، پنبه و ماشین‌آلات

در آن مقطع، صنعت ماشین‌آلات در حال ریشه دواندن در مناسبات تولید بود؛ اما هنوز توان فناورانه بالایی وجود نداشت. ماشین‌های ژاپنی ارزان‌تر بودند؛ اما کیفیت پایین‌تری نسبت به محصولات آمریکایی یا اروپایی داشتند.

 صنعت ابریشم

تولید ابریشم یک صنعت سنتی در ژاپن بود که قدمت آن به دوران باستان برمی‌گردد. در دوره ادو، بسیاری از هان‌ها پارچه ابریشمی و کیمونو با کیفیت بالا تولید می‌کردند؛ اما هنگامی که ژاپن بنادر خود را به روی تجار ممالک دیگر گشود و تجارت خارجی را در اواسط قرن نوزدهم از سر گرفت، ابریشم ژاپنی ناگهان با تقاضای روزافزون در خارج از کشور به‌ویژه در ایالات متحده مواجه شد. این رونق ابریشم سه اثر مهم داشت.

اول اینکه؛ به‌طور طبیعی، تولید ابریشم (کشت توت، پرورش کرم ابریشم و ریسندگی) در سراسر ژاپن، به‌ویژه در مناطق شرقی، بسیار مورد توجه قرار گرفت و گسترش یافت.

تقریبا همه کشاورزان و روستاهایی که می‌توانستند ابریشم تولید کنند، تلاش کردند این کار را انجام دهند. این روند درآمد روستایی‌ها را به میزان قابل توجهی افزایش داد. امروزه به سختی می‌توانید درختان توت یا تولید ابریشم را در ژاپن ببینید؛ اما در آن روزها همه جا بودند.

طی دهه‌های اخیر در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، صنعتی شدن سریع و آزادسازی جریان اقتصاد، اغلب کشاورزان را فقیر کرده و شکاف درآمدی را افزایش داده است با این حال، در دوره میجی، ادغام بین‌المللی به لطف رونق ابریشم، موجب افزایش شکاف درآمدی میان جوامع شهری و روستایی نشد.

 رونق صادرات چای و تورم قیمت برنج نیز به این روند کمک کرد. در واقع، با پیشرفت اقتصادی جوامع روستایی، اغلب مردم جایگاه اجتماعی بهتری یافتند؛ اما در همان زمان، رونق روستایی به‌شدت به روند قیمت کالاهای کشاورزی مانند ابریشم و برنج بستگی داشت. زمانی که این قیمت‌ها بالا بود، کشاورزان و مالکان ثروتمند از مصرف بیشتر و نرخ‌های مالیات پایین بهره می‌بردند تا آنجا که یک جنبش سیاسی برای تغییر قانون اساسی و انتقاد از دولت به راه انداختند.

با این حال، هنگامی که قیمت‌های کشاورزی به‌شدت کاهش یافت، جنبش سیاسی شتاب خود را از دست داد و بسیاری از کشاورزان بدهکار بی‌زمین شدند.

می‌توانیم این را خطر یکپارچگی بین‌المللی به‌دلیل نوسانات بازار داخلی و جهانی بنامیم که باید توسط تولیدکنندگان و دولت به دقت نظارت و مدیریت شود. این روند حتی امروز هم ممکن است در هر کشوری اتفاق بیفتد.

دوم، طبقه جدیدی از بازرگانان ظهور کردند. ازآنجاکه کسب‌وکار تجار خارجی محدود به شهرک‌های ویژه و مناطق اطراف آن بودند (مهم‌ترین شهرک ویژه خارجی یوکوهاما بود)، آنها نمی‌توانستند شبکه توزیع خود را در داخل ژاپن بسازند و مدیریت کنند (نقض رفتار ملی توافقنامه گات، البته در آن زمان WTO وجود نداشت!) بنابراین آنها مجبور بودند برای تامین ابریشم و چای برای صادرات و فروش لباس‌های انگلیسی در بازارهای محلی به بازرگانان ژاپنی اعتماد کنند. بازرگانان ژاپنی که این نقش را بازی می‌کردند، اغلب افراد جدیدی بودند که با خانواده‌های بزرگ بازرگان در دوره ادو ارتباط نداشتند. آنها اطلاعات مربوط به قیمت‌ها را اعلام و اعتبار تجاری کوتاه‌مدت ارائه می‌کردند، مسیرهای نوین بازاریابی ایجاد کردند و حتی در نصب ماشین‌آلات جدید و یادگیری فناوری تازه کمک کردند. کسانی که مستقیما با خارجی‌ها تجارت می‌کردند، تاجران یوکوهاما نامیده می‌شدند؛ اما انواع دیگری از بازرگانان جدید نیز وجود داشت.

مناطق معروف تولید ابریشم شامل ناگانو، یاماناشی، گونما و منطقه توهوکو، همه در شرق ژاپن واقع بودند و بازرگانان نقش مهمی در بازسازی کسب‌وکار این تولیدکنندگان داشتند.  مستندات موجود نشان می‌دهد که بازرگانان دوره میجی سود زیادی به‌دست آوردند. ظهور سریع و خودانگیخته یک طبقه بازرگان با کارکردهای موثر تولیدی (به جای بهره‌برداری منفعت‌طلبانه از تولیدکنندگان) یک ویژگی منحصر به فرد ژاپنی بود که در کشورهای دیگر دیده نمی‌شد.

با این حال، بازرگانان دوره میجی با آرمان تجارت تام و تمام فاصله زیادی داشتند. بازرگانان خارجی اغلب به‌شدت از بی‌صداقتی و فساد برخی از بازرگانان ژاپنی شکایت می‌کردند. ابریشم بر اساس وزن فروخته می‌شد، بنابراین اغلب قبل از توزین، آب به آن اضافه می‌شد. خارجی‌ها باید بررسی می‌کردند که آیا کالایی که تحویل گرفته‌اند خشک است یا خیر!

زمانی کیفیت ابریشم ژاپنی آن قدر پایین آمد که تقاضا و قیمت آن کاهش یافت و دولت مجبور شد استانداردهای کیفی را وضع کند. سوم اینکه؛ ادامه صادرات ابریشم با تغییر روش تولید و سازمان‌دهی همراه بود. کار دستی به تدریج با چرخش ماشینی جایگزین شد. در آغاز، تولید ابریشم شغل جانبی کشاورزان بود و به‌صورت سنتی انجام می‌گرفت؛ اما تدریجا کارخانه‌ای شد. به‌عبارت دقیق‌تر، پرورش کرم ابریشم همچنان در سراسر کشور مبتنی بر خانواده بود و به صورت غیرمتمرکز باقی ماند؛ اما چرخه ریسندگی ابریشم به کارخانه‌های بزرگ منتقل شد. ابریشم نزدیک به یک قرن در رتبه برترین کالای صادراتی باقی ماند. صادرات ابریشم منبع پایدار ارز خارجی برای ژاپن بود که در صنعتی شدن این کشور نقش بسزایی داشت.

منبع: www.grips.ac.jp