هیچ تاجر ابریشم نمی‌توانست در بافت پوشاک ابریشمی دست به تقلب زند؛ زیرا همه چیز از مواد مورد استفاده، تعداد نخ‌های پارچه‌های ابریشمی و وزن منسوجات به‌شدت تحت نظارت بود. بازرگانان حتی نمی‌توانستند از نخ‌های برجسته طلا و نقره خود استفاده کنند؛ زیرا این نخ‌ها نیز توسط حکومت مورد نظارت قرار می‌گرفت و در کارگاه‌های نساجی دولتی تولید می‌شد.  هر رشته‌ای که برای این منظور استفاده می‌شد، باید به تایید نهاد نظارتی حکومت می‌رسید در غیر این صورت هرگز وارد بازار بصره نمی‌شد. البسه (به‌ویژه انواع ابریشمی) به‌محض تولید برای مقامات دولتی که عنوان «محتسیپ» داشتند فرستاده می‌شد تا اندازه‌گیری و به لحاظ کیفی بازرسی و بررسی شوند.

این نوع نظارت دقیق به کیفیت بالای منسوجات ترکیه و رونق‌یابی آنها در بازارهای هدف کمک کرد و تدریجا البسه ترک به‌عنوان نوعی برند مشخص در اذهان جهانی شکل گرفت. به دنبال توسعه پرشتاب در قرن بیستم ظرفیت عظیمی از تولیدات نساجی در فاصله سال‌های ۱۹۲۳ تا ۱۹۶۲ در این کشور ایجاد شد. رشد وسیع تولید پنبه به‌عنوان مهم‌ترین ماده اولیه این صنعت کمک بزرگی به پیشرفت آن در سال‌های بعد کرد. تا سال۱۹۷۲ و با نهایی شدن اولین برنامه توسعه‌ای کشور ترکیه، این بخش از قدرت بسیاری برخوردار شد و در فاصله سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۹ تولیدات صنعت نساجی ترکیه به بازارهای جهانی راه یافت.  افزون بر این، بخش نساجی به توسعه صنعت پوشاک این کشور کمک بسیاری کرده است؛ به‌طوری‌که در دهه۱۹۹۰ سهم بخش نساجی از کل صادرات ترکیه به ۹.۳درصد افزایش یافت. به موازات شکل گیری گمرک اتحادیه اروپا، ظرفیت تولید بخش نساجی ترکیه بسیار افزایش یافت.