گروه تاریخ و اقتصاد: بخش دوم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز شنبه ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۲۸۷ شمسی را می‌خوانید: اسدالله میرزا: این لایحه که انجمن‌ها نوشته‌اند در باب مدرسه فلاحت بسیار صحیح است و باید تحت اداره وزارت تجارت باشد. با مراقبت وزارت علوم و بنده تصویب نمی‌کنم که جزو مدرسه دارالفنون بشود، بلکه مدرسه فلاحت باید باشد و چطور که نوشته‌اند موجب ازدیاد ثروت و ترقى مملکت است و چیزى که براى پیشرفت این مدرسه به نظر بنده رسیده این است که یک انجمن نیمه رسمى فلاحتى تشکیل شود، طوری که حالا هم هست از ملاکین محترم و در پیشرفت مقاصد آنها مساعدت نمایند، اما در باب مدرسه فلاحت آن روز که مذاکره شد گفته نشد که بسته شود وحرف سر داشر بود که او نباشد و اینکه گفته شد او نباشد یا اینکه این مدرسه نقل در مدرسه دارالفنون بشود لازمه‌اش این نیست که مدرسه فلاحت بسته شود. پس نتیجه راى بنده آن است که مدرسه فلاحت بسته نشود. چیزى که هست مسیو داشر رفته و حالا آن مدرسه معلم ندارد، این است که مختل مانده. پس خوب بود که وزیر تجارت با وزیر امور خارجه در این باب گفت وگو کرده و معلمى حاضر می‌کردند که این مدرسه مختل نمی‌شد. بلى چیزی که ماها عادت کرده‌ایم این است که یک‌دفعه اساسی را خراب می‌کنیم، ولى دیگر درصدد آبادى آن برنمی‌آییم.

سیدالحکماء: جواب این لایحه را باید به انجمن‌ها بنویسند که مجلس مقدس تصویب نکرده است که مدرسه فلاحت بر هم بخورد، بلکه باید تحت نظر وزیر تجارت بوده و وزیر علوم هم باید نظارت داشته باشد و اما اینکه گفته شد که شاگردان آنجا تحصیل نکرده‌اند چند نفر شاگرد صاحب دیپلم این مدرسه دارد و اینکه گفته‌اند در تمام ولایات مدرسه فلاحت باشد باید در اینجا تحصیل بکنند و بعد از این مدرسه شعباتى به سایر بلاد منشعب شود.

مخبرالملک: چهل و دو سال در خانه نشستم و حرف حسابى خود را نتوانستم ابراز دارم براى اینکه از ترس مستبدین جرات نبود. در صورتی که خرج خانه آنها پنجاه هزار تومان بود سى هزار تومان مخارج مدرسه دارالفنون را نمی‌دادند. بنده که اینجا نشسته‌ام نمی‌ترسم که حرف حق خود را بزنم و هر کس که بترسد نباید در اینجا بنشیند. باید از اینجا برخیزد برود عقب کارش و کسان دیگر بیایند براى ملت کار بکنند. بنده بودم که گفتم این مدرسه فلاحت به این نحو فایده ندارد و وزیر تجارت گفت که مسیو داشر اضافه مواجب می‌خواهد. بنده گفتم که اگر علاوه هم به او داده شود باز هم این مدرسه امروزه براى ما فایده ندارد و اگر بخواهید مدرسه فلاحت داشته باشید سى هزار تومان خرج دارد و اینکه وزیر تجارت گفتند که بیست هزار تومان خرج دارد حرف صحیح بود و اما در جاهاى دیگر مدرسه فلاحت با وزیر تجارت است. ما نباید به خارجه تاسى و تقلید کنیم به موجب قانون اساسى شما که به اندک مسامحه در یک ماده آن ملت نهایت فشار را می‌آورد و باید به موجب آن رفتار کرد بر حسب همان قانون اساسى تمام مخارج معارف و ترتیبات مدارس باید به تصویب و نظارت وزارت علوم باشد. چنانچه در ابتداى مشروطیت که وزیر علوم جناب علاءالملک بودند مدرسه فلاحت هم تحت نظارت ایشان بود بعد که وزارت تجارت به وزیر همایون تفویض شد ایشان به قوه خودشان مدرسه فلاحت را جزو اداره خودشان قرار دادند. حالا شما با این کمى بودجه نمی‌توانید مدرسه فلاحتى مثل مدارس سایر ممالک متمدنه تشکیل بدهید. اگر می‌خواهید علم شیمى در آنجا تدریس شود یک معلم مخصوصى می‌خواهید و همچنین فیزیک و غیره که هر کدام معلم مخصوصى لازم دارد که مواجب‌هاى گزاف باید به آنها داده شود و امروز براى ما امکان ندارد مگر اینکه چون در مدرسه دارالفنون این معلمین را دارید در آنجا می‌توانند دروس مشترکه لازمه را بخوانند، و الّا اگر بخواهید شما مدرسه فلاحت صحیح داشته باشید باید مدارس عالیه متعدده داشته باشید و معلم‌هاى زیاد بیاورید. اگر می‌توانید بکنید و علاوه هم اگر می‌خواهید مدرسه فلاحتى داشته باشید از وزیر علوم و وزیر تجارت بخواهید که آنها هر طورى که صلاح می‌دانند از اینکه یک مدرسه علیحده باشد یا جزو مدرسه دارالفنون و البته باید علم فلاحت در اینجا تحصیل شود خیلى هم براى ما اهمیت دارد، اما باید راه او را پیدا بکنیم.