گروه تاریخ و اقتصاد: بخش چهارم (پایانی) از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی را در روز شنبه، ۱۰ خرداد ۱۲۸۷ شمسی می‌خوانید: وکیل‌التجار: اگر وکلا از تلگرافات پارسال تا حال اهالى یزد اطلاع داشتند، به خصوص این تلگرافات اخیره می‌دانستند این قدر برایشان سخت نبود که رای بدهند در یزد که باید دو ثلث خوراکش از خارج برسد؛ با این حال از اطراف قریب چهل هزار نفر در شهر بیایند و جمع شوند معلوم است چه حال پیدا خواهد کرد آنها در دادن مالیات حرفى نداشتند و می‌گفتند که پارسال بر جمع افزوده شده و دیگر اینکه مشیرالممالک را نمی‌خواستند از طرف وزیر مالیه سابق سخت‌گیرى شده. این شد که به اینجا رسید حالا اگر رسیدگى نشود، چند روز دیگر بدتر خواهد شد. حالا این تعدیل که گفتند صحیح است و تعدیل علمى به طوری که فرمودند دو قسم است: یکى اینکه اراضى و املاک و آب و ممیزى می‌شود و یکى فقط ممیزى مختصرى برای مالیات می‌شود و حالا آن ممیزى مختصر شده و از روى آن مالیات گرفته می‌شود و حالا باید اصل مالیات را گرفت و در دادن آن هم حرفى ندارند و اینکه پنجاه هزار تومان را گفتند بالسویه از آنها گرفته شود، چون این مساله تقریبا به فقرا اجحاف می‌شود، به علاوه اغنیا هم سابق حق خود را نمی‌دادند و حالا هم می‌خواهند ندهند. این است که این دو دسته متفق شده و این ترتیب را فراهم کرده‌اند و باید دو نفر مفتش از طرف وزیر مالیه به آنجا رفته و به نسبت از آنها گرفته شود تا اجحاف نشود و الا آن‌طور که گفتند، باز به فقرا اجحاف خواهد شد.

دکتر ولى‌الله خان: عقیده بنده را اکثر گفتند. بنده از نوشته جناب وزیر مالیه یک چیز استنباط نمودم و آن این است که جناب وزیر مالیه را در یک حال اضطرار مى‌بینم. معلوم می‌شود که مکرر اصل و فرع مالیات را خواسته‌اند و آنها نداده‌اند و در حقیقت این جواب جناب وزیر مالیه یک اخطار تنبیهى است، زیرا این فرع مال پارسال است. ممیزى پارسال که فایده ندارد، پس این اخطار شده است که مال پارسال را بدهند و به جهت امسال ممیزى علمى بشود. البته فایده عاید خواهد شد و چه چیز است بهتر از این! حالا می‌خواهیم از جناب وزیر مالیه استفسار نمایم که آیا استنباط بنده صحیح است یا نه.

وزیر مالیه: همین‌طور است که گفتید و کسانى هم که به حال آنجا بصیرت دارند می‌گویند که اگر ممیزى بشود مالیات آنجا خیلى از این اصل و فرع حالیه زیادتر خواهد شد. در این صورت گمان می‌کنم که آنها مال پارسال را داده و امسال را هم همین قدر بدهند و درصدد ممیزى هم برنیایند برفرض هم درصدد برآیند چه ضرر دارد. بعضى جاها که در حقیقت تعدى می‌شود آسوده شوند مقصود این است حالیه باید جواب آنها را یا طورى که نوشته شده یا طورى که وکیل‌التجار گفتند، تلگراف شود که اصل را بدهند فرع بماند تا ممیزى بشود که هم ما به مقصود برسیم و هم آنها به خانه‌هاى خود رفته باشند و اسباب زحمت نشوند.

حاج سیدعبدالحسین شهشهانى: اینکه اسدالله میرزا فرمودند که گله از آنها می‌کنم که چرا به تلگرافخانه انگلیس رفته‌اند اگر از اول به عرایض آنها که توسط آقاى جابرى به بنده و دیگران رسیده بود جواب داده می‌شد و رفع ظلم از آنها می‌کردند، کار به این جاها نمی‌کشید، چون میان آنها مفسد و محرک هم هست و حالا هم گمان می‌کنم همین‌طور که گفته شد، یک نفر آدم درست امینى بفرستند برود که آنها را حالى نماید و هرگاه تعدى و اجحافى هم هست آن را رفع کنند، دیگر این حرف‌ها به کلى موقوف خواهد شد و در دادن مالیات هم حرفى ندارند.

بحرالعلوم رشتى: اینکه می‌گویند تلگراف شود اصل را بدهند و فرع باشد صحیح نیست باید همین طور که جناب وزیر مالیه نوشته‌اند تلگراف بشود که ممیز می‌آید و ممیزى می‌نماید و گمان می‌کنم که در این صورت اصل و فرع خود را بدهند و درصدد ممیزى هم برنیایند.

آقا شیخ محمدحسین: به عقیده بنده علت این‌گونه رفتار اهالى یزد همان است که آقاى شهشهانى گفتند هر چه شکایت کردند به تظلم آنها رسیدگى نشده.

وکیل‌الرعایا: اینکه می‌گویند رفع تظلم آنها را باید نمود صحیح است. از برای تظلم آنها بود که هشتاد هزار تومان به پنجاه هزار تومان رسید، ولى اشخاصى که سال‌هاى سال فرع مالیات را نمی‌دادند حالا هم می‌خواهند ندهند. این است که حالا محرک شده‌اند و این ترتیب را فراهم کرده‌اند باید نشده است.

وکیل‌التجار: بنا بود که وزیر مالیه صورت آن حواله‌جات را که داده است به مجلس بیاورد نه اینکه صورتى نوشته شود تا اینکه ایشان جواب بدهند معلوم می‌شود که هیات رئیسه در این مساله اشتباه کرده‌اند.

حاجى على آقا: در آن رقعه که نوشته بودند صورت آن توضیحات را خواسته بودند و قرار هم همین بود نه اینکه صورت حواله‌جات را بیاورند و حالا باید آن صورت نوشته شود تا اینکه آمده توضیحات بدهند.

نایب رئیس: حالا هر کس هر توضیحى از وزیر مالیه می‌خواهد صورت آن‌را بنویسد به هیات رئیسه بدهد که از روى آن به‌وزیر مالیه نوشته شود که بیاید توضیح بدهد.