محمود بازاری* زمانی که کاشف‌السلطنه برای اولین بار محصول چای را وارد ایران کرد و اقدامات اولیه را برای احداث باغات چای به‌عمل آورد با این هدف که سال‌های بعد این محصول بتواند بخشی از درآمد و اقتصاد کشاورزان شمال کشور را تامین کند، شاید نمی‌دانست که چرخ روزگار، سرنوشت این محصول مهم کشورمان را متلاطم کرده و تا مرز نابودی پیش برد. آمارهای تولید و برداشت برگ سبز چای و کیفیت محصول برداشت شده در سال‌های اخیر و نحوه مدیریت دولت و برخی مدیران آن بر فرآیند قبل و بعد از تولید، گویای واقعیت‌هایی است که امروز به گواه سازمان متولی چای کشور باعث انبار شدن حجم انبوهی از چای سنواتی در گوشه و کنار کشور به ویژه استان گیلان شده و روابط متوازن تولید، عرضه، نگهداری، توزیع و فروش این محصول را در غیاب بودجه‌های انقباضی دولت با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو کرده است. در این میان، اما برخی رمز و رازها در نحوه خرید برگ سبز چای، انبارداری و هزینه‌های سرسام‌آور آن و خرید چای برای تسویه طلب انباردارها با نرخ‌های ظاهراً کارشناسی شده و سپس صدور مجوزهای واردات چای خارجی (واردات ۵/۲ کیلو چای خارجی به ازای خرید یک کیلوگرم چای خشک داخلی) و خرید و فروش این مجوزها با ارقام عجیب و غریب از سوی برخی اشخاص و شرکت‌ها از یک سو و بهانه‌تراشی‌های سازمان متولی چای برای تسلط بر تمامی زنجیره تولید، توزیع، فروش، صادرات و واردات و ... چای و سپس مجوزی کردن صادرات آن برخلاف قانون و ایجاد ابهامات در نحوه واگذاری این مجوزها از سوی دیگر وجود دارد که لازم است برای صیانت از تولید پایدار محصول چای ایرانی رمزگشایی شده و مورد تحقیق و تفحص قرار گیرد. در این میان، اما تبدیل باغات چای شمال به کاربری‌های ناموزون با محیط زیست و مخل اقتصاد کشاورزی منطقه توسط سودجویانی که از بی انگیزگی چایکاران در غفلت مراجع مسوول، فرصت طلبی می‌کنند خود فاجعه‌ای دیگر را رقم زده که حیات زیستی، کشاورزی پایدار و ثبات جامعه روستایی مناطق چایکاری را در شمال کشور با چالش جدی مواجه کرده است.

*کارشناس ارشد صادرات