اقتصاد خرد بنگاه‌های مصرف‌کننده قراضه

قسمت پایانی

سیدتقی مرتضویان*

مصرف‌کنندگان آهن قراضه بازار (فولادسازی‌ها) که خود نیز دارای بازار انحصار چند‌جانبه هستند با توجه به ثابت بودن عرضه کل قراضه (و وجود تقاضای مازاد) با کاهش یا افزایش سهم بنگاه خود در بازار و تغییر تقاضا باعث جابه‌جایی همزمان در تقاضای کل جامعه به همان نسبت و به وجود آمدن شرایط تعادلی جدید خواهند شد. اگر تقاضا افزایش یابد، قیمت و مقدار هر دو افزایش می‌یابند. این رابطه مستقیم بین قیمت و مقدار باید مورد انتظار باشد زیرا حرکت در طول منحنی عرضه صورت می‌گیرد که دارای شیب مثبت است.

مصرف‌کننده به این دلیل کالایی را تقاضا می‌کند که از مصرف آن رضایت خاطر یا مطلوبیت به دست می‌آورد. تا یک نقطه خاص هر چه مصرف‌کننده از یک کالا بیشتر مصرف کند مطلوبیت او افزایش می‌یابد ولی مطلوبیت نهایی ناشی از مصرف هر واحد اضافی از کالا معمولا کاهش می‌یابد تا جایی که مطلوبیت کل او حداکثر و مطلوبیت نهایی به صفر می‌رسد. این نقطه را نقطه اشباع یا سیری می‌نامند.

مطلوبیت قراضه برای کوره‌های القایی بیش از کوره‌های قوس الکتریکی است و قراضه همواره کالایی ضروری محسوب می‌شود. اما کوره‌های قوس تا مرز حدود ۱۰ درصد قراضه برایشان کالایی ضروری و پس از آن کالایی عادی محسوب می‌شود. در ایران، عموما بقیه کوره‌های قوس را از آهن اسفنجی پر می‌کنند. کوره‌های کنورتور جهت تهیه چدن، نیز از سنگ آهن استفاده کرده و جهت تبدیل ذوب به آلیاژهای فولادی حداکثر

تا ۶ درصد قراضه در کوره‌های میانی استفاده می‌شود.

با توجه به نیاز ضروری و استراتژیک مصرف‌کنندگان قراضه حداقل برابر با ۲۰ درصد ظرفیت کل تولید فولاد و کمبود عرضه کل کشور حتی در این مقدار تقاضا، لذا مصرف‌کنندگان قراضه همواره در ناحیه بالای منحنی تقاضا و ابتدای منحنی مطلوبیت - که مطلوبیت نهایی آنها حداکثر است- قرار دارند. لذا از نظر مطلوبیت مصرف‌کننده (به دلیل وجود مازاد تقاضا) مابین قیمتی که برای واحد کالای قراضه می‌پردازند با قیمتی که مایل به پرداخت آن هستند تفاوت وجود دارد و از این بابت اضافه مصرف‌کننده یا به عکس تامین‌کننده در بازار وارد می‌شود.

بنگاه‌ها از کشش تقاضا نسبت به متغیرهایی که تحت کنترل خودشان است جهت تعیین بهترین سیاست برای حداکثر کردن سود یا حداکثر کردن ارزش بنگاه خودشان بهره می‌برند. با کاهش قیمت کالا، افزایش درآمد، افزایش قیمت کالاهای جانشین و کاهش قیمت کالاهای مکمل مقدار تقاضا برای کالا افزایش پیدا می‌کند. کالاهای جانشین قراضه سنگ آهن و آهن اسفنجی و کالاهای مکمل قراضه، انرژی و فرو آلیاژها هستند. کالاها در نگاه مصرف‌کنندگان به طور کلی دارای جایگاه و ارزش گوناگونی هستند.

بسته به میزان درآمد یا میزان نیاز مصرف‌کننده، کالاها برای یک مصرف‌کننده جایگاه و ارزش اعتباری - و نه ذاتی - عنوان‌های لوکس، عادی، ضروری و پست را پیدا می‌کنند. کالایی ممکن است در یک زمان برای فردی ضروری و همان کالا برای دیگری عادی یا پست باشد.

کشش قیمتی تقاضا حساسیت یا واکنش نسبی مقدار تقاضای یک کالا را نسبت به تغییر قیمت آن اندازه گیری می‌کند. کشش قیمتی تقاضا با افزایش قیمت نسبت معکوس دارد. ضریب کشش قیمتی تقاضا عبارت است از تغییر در مقدار تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالا در یک دوره زمانی خاص.

کشش قیمتی تقاضا به عوامل اقتصادی، اجتماعی و روانی بسیار زیادی بستگی دارد که در مجموع خواسته‌های افراد را نشان می‌دهد. وقتی مقدار تقاضا در مقابل تغییرات قیمت واکنش بسیار کمی از خود نشان می‌دهد گفته می‌شود که تقاضا بی کشش است.

به طور کلی کشش قیمتی کالاها به عوامل مختلفی بستگی دارد:

۱- هرچه تعداد کالاهای جانشین یک کالا بیشتر باشد کشش قیمتی تقاضا برای آن کالا بیشتر است. تعداد جانشین‌های قراضه کم است و به سنگ آهن و آهن اسفنجی (DRI) منتهی می‌شود.

۲- هرچه کاربرد یک کالا متنوع‌تر باشد ضریب کشش قیمتی آن بیشتر است. مثل آرد در مقایسه با قراضه.

۳- هر چه سهم درآمد مصرف شده روی یک کالا بیشتر باشد تقاضای آن با کشش‌تر است. مثل مصرف‌کنندگان قراضه با کوره‌های القایی در مقایسه با مصرف‌کنندگان قراضه با کوره‌های قوس الکتریکی.

۴- هر چه تعریف یک کالا دقیق‌تر و خاص باشد کشش قیمتی تقاضای بیشتری دارد. مثل قراضه ورق روغنی یا همگن در مقابل قراضه‌های عمومی و درهم یا قراضه تیرآهن همگون در برابر قراضه سنگین بار.

افزایش قیمت محصولات از جمله شمش تولیدی تقاضای قراضه را در قیمت ثابت افزایش خواهد داد و بنابراین مجددا باعث انتقال منحنی تقاضا به سمت بالا و در نتیجه افزایش تقاضا افزایش قیمت قراضه را به همراه خواهد داشت.

تمامی نهاده‌ها یا کالاهای مورد استفاده در تولید یک محصول دارای یک نقش حدی قیمتی هستند که ماکزیمم قیمت آن کالا یا نهاده تولید را ضریب نفوذ قیمتی آن نهاده می‌نامند.

بررسی تجربه در ایران و خصوصا میانگین جهانی مصرف‌کنندگان قراضه کوره‌های قوس نشانگر این است که ضریب نفوذ قیمتی قراضه تا ۶۰ درصد محصولات فولادی است.با توجه به اینکه برای تولید محصولات فولادی ریخته‌گری و از جمله شمش فولادی صرفا از قراضه استفاده نمی‌شود و از نهاده سنگ آهن یا آهن اسفنجی DRI (کالای جانشین) نیز استفاده می‌شود چنانچه قیمت قراضه افزایش یابد (افزایش هزینه اضافی ناشی از خرید) در صورت ثابت بودن قیمت نهاده‌های دیگر و در صورتی که نوع کوره و تکنولوژی تولیدی به کار رفته اجازه دهد، میزان مصرف قراضه واحد تولیدی کاهش یافته و از کالای جانشین استفاده می‌شود تا به این طریق بنگاه مصرف‌کننده سود خود را با حداقل کردن هزینه کلیه نهاده‌ها به حداکثر برساند. اما به عکس در صورت افزایش قیمت سنگ آهن و آهن اسفنجی، منحنی تقاضای قراضه به سمت بالا منتقل می‌شود. به این معنی که تقاضای قراضه افزایش یافته و باعث افزایش قیمت قراضه خواهد شد.

*کارشناس بازار فولاد