سید حسن مرتضوی کیاسری- بهره‌گیری از مفاهیم جبری و منطقی - بخش‌های زیادی از فرآیند حسابداری، دربرگیرنده قاعده‌هایی هستند که موجب می شوند رابطه‌ای متناظر، برابر یا متناسب بین اطلاعات هر کدام از اجزای سیستم حسابداری به وجود آید. بنابراین شناخت این رابطه‌ها و تعریف برنامه‌ای مناسب، باعث می شود در زمان کم (به دلیل کلی بودن این برنامه‌ها) سطح اطمینان بیشتری در رسیدگی‌ها به دست آورد. دو سویه بودن ثبت‌های حسابداری یکی از عامل‌هایی است که به ویژه در صورت رعایت یکنواختی در ثبت‌ها، بین اجزای حساب‌ها، تناظر ایجاد می کند. برای نمونه، ستون‌های این حساب‌ها با ایجاد تعدیل‌هایی، قابل تطبیق هستند: بستانکار اسناد دریافتنی و بدهکار اسناد واگذاری/ بستانکار موجودی مواد و بدهکار مواد مصرفی/ بستانکار موجودی محصول و بدهکار بهای تمام شده و... ارتباط بین سیستم‌های همراه و سیستم حسابداری مورد دیگری است که به دلیل وابسته نبودن نسبی، قابلیت اتکای آن بیشتر از مورد پیشین است. نمونه: وارده یا صادره ریالی انبار‌ها با ستون‌های بدهکار یا بستانکار حساب‌های مربوطه/ صادره مقداری انبار محصول با مقدار فروش طبق سیستم فروش/ تطبیق لیست‌های حقوق بیمه، دارایی و حسابداری/ معادله چک‌های صادره [چک‌های پاس نشده پایان سال - چک‌های صادره طی سال + چک‌های پاس نشده از سال گذشته= ستون بستانکار بانک] با تعدیلات مربوط به چک‌های ابطالی، برگشتی یا عودتی و برداشت‌های مستقیم بانک و .../ و تطبیق اطلاعات سایر سیستم‌ها. از دیگر مفاهیم جبری در حسابداری این است که عمده فعالیت شرکت با گردش‌های انبار و بانک (به عنوان گلوگاه‌های اصلی) آغاز و پایان می یابد. بنابراین حصول اطمینان از تمامیت و کامل بودن حساب‌های مربوطه از طریق رسیدگی جزئیات و رسیدگی‌های کلی، در اثبات بدهی و فروش، بسیار اثر بخش خواهد بود. همچنین رویدادهایی هستند که به دلیل غیرنقدی بودن و نبود جریان فیزیکی، قابلیت ثبت نشدن دارند. اما بر جای ماندن رد پا و نشانه‌های آن مفهومی تقریبا جبری است. هزینه‌های حقوقی، حق تمبر، هزینه کارشناسی، برگ ماموریت‌های غیر عادی ساعتی برای مراجعه به سازمان‌هایی مانند محیط‌زیست، حوزه مالیاتی، شهرداری و ... از این جمله اند. تناسب مواد مصرفی با تولید دوره بر اساس ضریب مصرف، سرمایه‌گذاری مداوم سهامداران به صورت رسمی یا غیر رسمی(مانند تامین نقدینگی) به رغم سوددهی اندک یا زیان دهی در شرکت‌های بیرون بورس و خروج سهامداران به‌رغم سود دهی مناسب در شرکت‌های بورسی و ... هم از نمونه‌هایی هستند که حسابرس می تواند بر اساس آنها به دنبال رابطه منطقی و مفاهیم جبری باشد.