حافظ عزیزی نقش

از سال ۸۴ با ، رویکردهای جدیدی در جمعیت بانکداری حاکم شد. یکی از این رویکردها، کاهش سود بانکی و استمرار آن تا یک رقمی ساختن نرخ بهره بود که در عمل از اواخر سال ۸۴ در دستور کار قرار گرفت. کاهش سود بانکی موجب شد سهامداران بانک‌های خصوصی بابت پوشش عایدی و ادامه روند افزایشی سودسازی این نهادهای خصوصی دل‌نگران شوند. به همین دلیل، در سال ۸۴ و سه ماه اول ۸۵ شاهد بودیم، قیمت سهام این بانک‌ها گاهی اوقات تا یک‌چهارم نیز کاهش پیدا کرد.زمانی که پیش‌بینی EPS سال ۸۵ سه بانک حاضر در بورس تهران (بانک کارآفرین، بانک اقتصاد نوین، بانک پارسیان) به رغم مصوبه شورای پول و اعتبار مبنی بر تعیین نرخ سود تسهیلات اعطایی توسط بانک‌های غیردولتی به میزان ۱۷درصد در سال‌جاری، نه تنها کمتر از EPS گذشته بلکه بیشتر از آن نیز اعلام شد کمتر کسی باور می‌کرد درآمدهای اعلام شده تحقق یابد و غالب فعالان بازار انتظار تعدیل منفی درآمد بانک‌های یادشده را در گزارش‌های بعدی داشتند. ناگهان در اوایل تیر ماه سال‌جاری واقعیت‌ها به شکل دیگری رقم خورد و با انتشار اخباری از بانک کارآفرین مبنی بر پوشش ۳۵درصدی درآمد شرکت در سه ماه نخست سال، بازار سرمایه در پیش‌بینی‌های خود دچار تردید شد و از آن تاریخ شاهد رشد نرخ سهام گروه بانکی در بورس کشور بودیم.

شاید بتوانیم سه فاکتور را در وضعیت فعلی بانک‌ها لحاظ کنیم، نخست اینکه گرایش دولت برای کاهش نرخ تسهیلات و سپرده، مانند یکی دو سال پیش نیست و به نظر می‌رسد، تیم اقتصادی به این نکته پی برده است که کاهش نرخ سپرده‌گذاری منجر به خروج پول از بانک‌ها، افزایش نقدینگی و در نتیجه آن افزایش تورم می‌شود. در مقابل، بانک‌ها نیز به نظر می‌رسد راهکارهایی برای ایزوله کردن سود خود از تغییرات نرخ بهره جست‌و‌جو کرده‌اند.

قراردادهای مشارکتی و سرمایه‌گذاری‌های مستقیم در بخش‌های متنوع و تغییر فرمول محاسبه تسهیلات پرداختی و ... همه حاکی از آن است که بانک‌های خصوصی خود را برای حالتی آماده می‌کنند که در آن به شکل قبلی، تسهیلات اعطا نکنند. سوم آنکه به تازگی بانک‌های خصوصی توانسته‌اند با تامین منابع بیشتر از جمله از طریق افزایش سرمایه و جذب سپرده‌ها، که نتیجه سیاست صحیح و شایسته مدیران آنها است، سیاست افزودن دامنه فعالیت‌های خود از جمله تاسیس شرکت‌های سرمایه‌گذاری، بیمه، لیزینگ، کارگزاری و سایر فعالیت‌های سودآور را در دستور کار خود داشته باشند و این سه فاکتور به طور مسلم امنیت کسب عایدی بانک‌ها را بالاتر می‌برد.

اگر بعد از این سه موضوع، در ماه دهم از سال ۸۵، زمانی که باید تکلیف سودآوری این نهادها مشخص شده باشد، به اطلاعیه‌های این شرکت‌ها توجه کنیم، متوجه می‌شویم آثار به طور معمول در روند مناسبی، سود خود را پوشش داده‌اند. برای مثال، بانک کارآفرین، در آخرین اطلاعیه خود، در هشت ماه، ۸۰درصد از سود خود را پوشش داده است. در این میانه‌ گمان نمی‌رود بانک‌های اقتصاد نوین و پارسیان هم از سودسازی خود عقب باشند و اگر بپذیریم این شرکت‌ها موفق به پوشش عایدی خود می‌شوند و تهدیدی برای کمتر شدن سود آنها وجود ندارد آن گاه، باید در تعیین ارزش ذاتی و در نتیجه تخصیص نسبت P/E این شرکت‌ها تجدیدنظر کنیم. به نظر می‌رسد، اتفاقی که امروز در بازار سرمایه در حال وقوع است نظیر تشکیل صف‌های خرید سنگین برای سه بانک حاضر در بورس می‌تواند گواه این ادعا باشد. حتی از آثار رونق و رشد گروه بانکی می‌توان، رشد سهام شرکت سرمایه‌گذاری ساختمان، هلدینگی که مدیریت ۲۶درصد از بانک اقتصاد نوین را در اختیار دارد، مثال زد.