واقع‌گرایی اجتماعی نوین

چیستا یثربی

با افزایش نویسندگان زن در حیطه تئاتر ایران، رویکردی جدید در عرصه نمایشنامه‌نویسی کشورمان مطرح می‌شود؛ رویکردی که به عنوان «واقع‌گرایی اجتماعی نوین» به تدریج بخش جدایی‌ناپذیری از حیاط تئاتر ایران را به خود اختصاص داده است. واقع‌گرایی در آثار نمایشنامه‌نویسان زن تنها یک شیوه بیان نیست، بلکه نوعی شیوه حس و دریافت زندگی است که در آن فضایی برای پرسش جست‌وجوگری و شالوده‌شکنی پدید می‌آید و جسارتی جهت رویارویی با پیش‌داوری‌های مرسوم در اختیار هنرمند و مخاطبش قرار می‌دهد. با این تعریف، نسل جدیدی از زنان تئاتر ایران پا به صحنه گذاشته‌اند؛ نمایشنامه‌نویسانی که قدرت بیان خود را نه از اعتراض و طغیان که از تیزبینی، آگاهی و جست‌وجوگری و تلاش برای تحقیق خویش کسب کرده‌اند و به همین دلیل صحنه‌های تئاتر ما در حال تجربه زیبایی‌شناسی نوینی است. آن نوع زیبایی‌شناسی که از درک واقعیت‌ها و تلاش برای معنا بخشیدن به حقایق زندگی نشات می‌گیرد و این نگاه در آثار زنان نمایشنامه‌نویس نسل نو به شدت احساس می‌شود. واقع‌گرایی اجتماعی نوین، به جای فریاد و اعتراض، قدرت پیشگویی شرایط نامساعد محیط را دارد و در تلاش است که به عمق انگیزه‌ها و روابط‌ پنهانی آدم‌ها پی ببرد. همچنین از لحاظ ساختاری، شیوه روایت جدیدی را جایگزین شیوه‌های سنتی و مرسوم کند و از لحاظ معنایی، انسان‌ها را به یکدیگر نزدیک گرداند از این رو تئاتر زنان ایران تئاتری صرفا زنانه نیست، بلکه تئاتری است که از نگاه خلاق بارور و زندگی‌بخش زن در جهت تعریف و درک هستی پا به عرصه وجود می‌گذارد و در نهایت با نگاهی ساختارگرایانه به سوی غنای فرهنگی و رفع سوءتفاهمات پیشین در تعاریف و طبقه‌بندی‌ها گام برمی‌دارد. با نگاهی به آثار زنان نمایشنامه‌نویس در دهه اخیر، متوجه تلاشی می‌شویم که هر یک از ایشان توسط آن سعی کرده است رابطه انسان با جهان خود را دگرگون کند و آن را بهبود بخشد و اصولا مگر برای تئاتر، هدفی بیش از این قابل تصور است؟ مگر نه اینکه تئاتر در جهان امروز، در صدد است که دیوار تنهایی بین انسان‌ها را فرو ریزد و پلی از تخیل و عاطفه میان آنان برقرار کند؟ پس اگر در جهان رسانه‌های چندصدایی امروز نمایشی بتواند حتی برای لحظه‌ای، نگرش مخاطبان را به زندگی دگرگون کند و امکان گفت‌وگوی صلح‌آمیز با خویشتن و دیگران را فراهم سازد به طور قطع چنین هنری، قدرت تعالی بخشیدن به انسان را دارد...

... آری بار دیگر تاکید می‌کنم که تئاتر زنان نمایشنامه‌نویس امروز، تئاتر واقع‌گرایی اجتماعی است، تئاتری که از خودباوری و پذیرش دیگری نشات گرفته و اگر در آغاز هزاره نوین، هنوز بتوان تعریفی متفاوت برای تئاتر ارائه داد، «خودباوری و پذیر دیگری» شاید آغاز درک نمادهای نمایشنامه‌نویسان زن ایران در مکتب واقع‌گرایی اجتماعی باشد؛ مکتبی که با پرسش آغاز می‌شود، به جست‌وجو می‌رسد، طرحی نوین و متفاوت از وقایع را به نمایش می‌گذارد و یافتن پاسخ را به تخیل و اندیشه سیال مخاطب واگذار می‌کند.