طرح کیسینجر و شولتز برای توافق نهایی با ایران
در حالی که ایران و ۱+۵ باید مذاکراتی را برای توافق نهایی در مورد موضوع هسته ای انجام داده و به راه حلی نهایی برسند، کیسینجر و شولتز، وزرای خارجه سابق آمریکا، ویژگیها و شرایط توافق با ایران را مورد بررسی قرار دادهاند. به گزارش سایت «تابناک»، هنری کیسینجر که در فاصله سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۷ وزیر خارجه آمریکا بوده و جرج شولتز که در فاصله سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۹ وزیر خارجه دولت آمریکا بود، در مطلبی مشترک برای وال استریت ژورنال در ابتدا به چالشهای ایالات متحده و ایران در سالهای گذشته و شرایط مورد توافق در ژنو پرداختهاند.
در حالی که ایران و ۱+۵ باید مذاکراتی را برای توافق نهایی در مورد موضوع هسته ای انجام داده و به راه حلی نهایی برسند، کیسینجر و شولتز، وزرای خارجه سابق آمریکا، ویژگیها و شرایط توافق با ایران را مورد بررسی قرار دادهاند. به گزارش سایت «تابناک»، هنری کیسینجر که در فاصله سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۷ وزیر خارجه آمریکا بوده و جرج شولتز که در فاصله سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۹ وزیر خارجه دولت آمریکا بود، در مطلبی مشترک برای وال استریت ژورنال در ابتدا به چالشهای ایالات متحده و ایران در سالهای گذشته و شرایط مورد توافق در ژنو پرداختهاند.
این دو در بخشی از این مطلب یادآوری کردهاند که بر اساس نظر آژانس و قطعنامههای شورای امنیت تا کنون از ایران خواسته میشد که همه فعالیتهای مربوط به غنیسازی و تولید پلوتونیوم خود را متوقف کرده و با رژیم بازرسیهای آژانس همراهی کند، اما در توافق ژنو غرب پذیرفته است آن چه را که پیش از این غیرقانونی میدانست و محکوم میکرد ادامه یابد و به عنوان یک موضوع اولیه به رسمیت شناخته شود.
آنچه غرب به آن تن داده است، اهمیتی استراتژیک دارد. ذخایر اورانیوم پنج درصدی ایران همراه با غنیسازی بیشتر آن قابلیت تبدیل به اورانیوم تسلیحاتی را دارد و مسیری دیگر نیز برای رسیدن ایران به پلوتونیوم مورد نیاز در تاسیسات در حال ساخت در اراک وجود دارد.
از دیدگاه دو وزیر خارجه سابق آمریکا، شرایط به گونهای است که اصلی ترین اهرمهای مذاکراتی آمریکا برای فشار بر ایران یعنی تهدید به تکرار و تشدید تحریمها در حال تضعیف هستند. افراد، شرکتها و کشورهایی حتی در بین دوستان آمریکا از فشارهای اقتصادی تحمیل شده بر ایران، ضررهای جدی دیدهاند و بسیاری از آنها علاقهای به جدیت در تحریم ایران ندارند به خصوص در شرایطی که برداشته شدن بیشتر این تحریمها در دستور کار مذاکرات باشد.
اگر این گمانه تقویت شود که ایالات متحده در حال مذاکره و کنار آمدن با ایران بر سر آینده خاورمیانه است، این خطر تشدید نیز خواهد شد. وقتی که فرصت کار اقتصادی با ایران در حال مهیا شدن باشد، هیچکس نخواهد خواست که دیرتر از دیگران از این فرصت بهره ببرد و روابط تجاری، سیاسی و سرمایهگذاری خود در ایران را به تاخیر بیندازد.
با توجه به این شرایط، کیسینجر و شولتز به دولت اوباما توصیه میکنند که به طور جدی به دنبال محدود کردن توان ایران برای رسیدن به آستانه توانایی ساخت سلاح هستهای باشد و کاهش جدی در تعداد سانتریفیوژهای ایران، محدودیت در نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و ایجاد مانع در مسیر به دست آوردن پلوتونیوم کافی را در این باره مهم میدانند. از نظر آنها فعالیتهای ایران باید به یک برنامه صلح آمیز معقول و تحت بازرسیهای جامع در چارچوب انپیتی محدود شود. از نظر آنها توافق نهایی باید متضمن توانایی جامعه جهانی برای کشف حرکت ایران به سوی ساخت سلاح، ایجاد فرصت زمانی بیشتر برای واکنش نشان دادن به چنین احتمالی و حفظ قاطعیت در این مسیر باشد.
حفظ رژیم عدم اشاعه و پیشگیری از وقوع رقابت اتمی در منطقه به این توازن مورد نظر آمریکا نیازمند است. این دو معتقدند که دیپلماسی آمریکا اکنون سه کار مهم را در پیش دارد: «تعریف و تعیین سطحی معقول برای فعالیتهای هستهای ایران، بازگذاشتن مسیر برای برقراری روابط سازنده با ایران و تنظیم سیاست خارجی آمریکا در منطقه با توجه به شرایط جدید.»
هر چند تغییر سیاستهای آمریکا در منطقه در گذر زمان امری طبیعی است ولی ما باید از شرایطی پیشگیری کنیم که در آن، ایران رها شده از فشار تحریمها، عملا به یک قدرت هستهای و پیشرو گروه کشورهای اسلامگرا تبدیل شود، در این صورت دوستان آمریکا در منطقه اعتماد خود را به آمریکا از دست میدهند و مسیر هستهای را در پیش خواهند گرفت. این دو توصیه میکنند که آمریکا نباید امکان تعقیب مسیر همکاری طولانی مدت با ایران را نادیده بگیرد ولی این امر مستلزم برچیده شدن بخشهای مهمی از ساختار توانایی هستهای ایران است.
ارسال نظر