ضیاء‌سعیدی- پای خودروسازان بیگانه چندی است که به ایران باز شده است. کاری که باید دیر یا زود انجام می‌شد تا تماشاگر رقابتی جدی باشیم. هرچند که تعرفه 100درصدی واردات کفه ترازو را به سود خودروسازان داخلی سنگین نموده ولی این‌را هم نبایستی نادیده گرفت که بسیاری برای طاووس جور هندوستان می‌کشند و آماده‌اند برای خودروهای گذر‌موقت پول‌های کلانی بپردازند. خودروهایی مانند: رولزرویس، فراری و لامبورگینی.

بی‌گمان خودروساز داخلی در بخش خودروهای گران‌قیمت و ورزشی سخنی برای گفتن ندارند، چرا که در یک بازه زمانی کوتاه یا میانه، توان بالای فنی و پیشینه‌ای که این دسته از خودروسازان بیگانه دارند، برای ما دست‌نیافتنی است. خریداران این‌گونه خودروها هم تا به‌ کنون به‌دلیل نبود واردات حاضر به خرید خودروهای میهنی بوده‌اند و پیداست که سبد کنونی خودروهای میهنی توان خشنود کردن آنان را ندارد.
اما نگرانی در جای دیگری است. نگرانی از خودروهایی که در رده خودروهای میان بها هستند ولی به خاطر تعرفه‌های بالا در شمار خودروهای نیمه‌گران درآمده‌اند. خودروهایی مانند تویوتا، هیوندای و مزدا. خودروسازان میهنی اگر گرایشی برای ماندن در بازار دارند باید بتوانند با این دسته از سازندگان هماوردی یا همکاری نمایند وگرنه هر راهی بروند رو به نابودی است. خودروسازان داخلی تنها نبایستی به پایین‌آوردن بهای خودروها بسنده کنند، بلکه می‌بایست دست به نوآوری هم بزنند. گوهری که در صنعت ما سخت کمیاب است و بیشتر در اندازه شعار است تا کار سخت.
در بازار داخلی هم این بازار گرم دیرپا نخواهد بود و برای همیشه نمی‌توان تعرفه‌ها را بالا نگه داشت. باید در اندیشه فردایی باشیم که می‌خواهیم به سازمان بازرگانی جهانی یا دبلیو.‌تی.‌او بپیوندیم. در این صورت خودروهایی را که امروز طبقه‌های بالای طبقه میانه جامعه می‌خرند، دیگر به این بهای گران نخواهند بود، افزون بر این که این خودروها هرساله دچار بهسازی می‌شوند و کم و بیش هر پنج سال از بنیاد دگرگون می‌شوند بی‌آنکه افزایش بهای چندانی را به دوش مشتری بیاندازند. برای نمونه بهای جهانی کالاهای یکی از این خودروسازها را آورده‌ام که خود می‌تواند بسی گویا باشد.
اگر هدف‌گذاری راهبردی صنعت خودروسازی ما گسترش صادرات است باید چالش‌هایی را که در بازارهای جهانی با آن روبه‌رو خواهیم شد برشماریم: نخست آن که بدانیم در بازارهای جهانی از تعرفه‌های 100درصدی خبری نیست، بلکه این خودروهای ما هستند که باید با این تعرفه به فروش روند. صادرات برای خودروسازان ما یک نیاز است و جای افتخار ندارد مگر این که ما بتوانیم در کشورهایی که مشتریان دارای فرهنگ بالای خودرو سواری هستند، مانند کشورهای اروپایی، آمریکای شمالی و آسیای شرقی و جنوبی‌شرقی رخنه کنیم.
دوم چیزی که امروز چالشی نفسگیر را پیش روی خودروسازان نهاده است، کاهش آلاینده‌های زیستی و بهره‌گیری از سوخت‌های پاک است. خودروهای گازسوز به درد کشورهایی می‌خورد که به گاز ارزان دسترسی دارند. در هیچ یک از بازارهایی که برشمردیم مردم پولی برای این چیزها نمی‌پردازند، حتی در آمریکا که مردم دست و دل‌بازترند. افزون بر این سی‌.‌ان‌.‌جی در برابر سوخت‌هایی مانند دیزل‌ یا هیدروژن پاک نیست و با استانداردهای رو به پیشرفت آلایندگی پیدا نیست که تا چه زمان می‌توان به ساخت خودروهای گازسوز دست زد.
سومین چالش، ایمنی بالا است. گذشت آن زمانی که ترمز ABS یا بالشتک هوا یک گزینه سفارشی بود. چیزی که امروز مردم ما نمی‌دانند یا اگر بدانند خوشحال می‌شود برای بسیاری از کشورها یک چیز پیش پا افتاده است. ما باید بتوانیم گزینه‌های ایمنی بخش را بدون گرفتن پول بیشتر در دستان مشتری بگذاریم. آبروی خودروساز در گرو ایمنی بالا است و در صورتی که نادیده انگاشته شود یا بهای بایسته به آن داده نشود، سخن از صادرات و رخنه در بازارهای جهانی به گزافه می‌ماند. باید بپذیریم که در این زمینه به سختی نیازمندی فن‌آوری دیگر خودروسازان هستیم و زیرساخت‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری این کار را توامان فراهم کنیم.