حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی

در بخش قبل به نقل از داعش آمده بود اسلام به مردان تسلط می‌دهد اما به زنان نعمت اطاعت را ارزانی داشته است. این موازنه‌ای است که از بدو تولد بشریت بر آن توافق شده و چیزی است که ما به آن عادت کرده‌ایم. در جای دیگر داعش به قرآن متوسل می‌شود و می‌گوید: «با زنان به خوبی رفتار کنید» اما در جای دیگر مرد را مسلط بر زن معرفی کرده و می‌گوید مرد مسلمان نباید از اقتدار خود سوءاستفاده کند یا آسیبی برساند. خصلت مرد مسلمان باید خوبی، نیکویی و شفقت با ضعیف باشد. داعش در ادامه رویکرد خود نسبت به زنان معتقد است عظمت مقام و هدف وجودی‌ زن همانا وظیفه الهی مادر شدن است. به راستی، بزرگی به او ارزانی شده است و این خواست خداست که فرزندانش به او افتخار کنند. داعش اگرچه در ظاهر نگاهی مترقیانه به زن دارد اما در قلمرو خلافت آنها را مورد سوء‌استفاده جنسی قرار داده و به‌عنوان برده جنسی مورد معامله قرار می‌دهد.

در واقع، حمل فرزند آدم، پرورش و تغذیه و آماده ساختن او برای زندگی کاری دشوار است که خدا فقط به همسر آدم ارزانی داشته زیرا چیزهایی به او ارزانی داشته که مطابق با شرایط زن برای این وظیفه دشواری است که خداوند به او داده است.به همین دلیل، او پاداشی بس بزرگ نزد خدا دارد، چیزی که از سوی هیچ کارفرمای دیگری به او داده نخواهد شد، هر چقدر که سخت بکوشد یا به موفقیت دست یابد. این حق بزرگ را با پاداش دنیوی نمی‌توان پاسخ داد و مهم نیست که آن فرزند برای مادرش چه کند.

شکست الگوی غربی برای زنان

الگوی مرجح کفار در غرب لحظه‌ای شکست خورد که زنان از «سلول»‌های خود در خانه «آزاد شدند». مشکلات یکی پس از دیگری ظاهر شد البته پس از آنکه آنها به جای تمسک به دین، شریعت و روش‌شناسی زندگی که از سوی خدا نازل شده به ایده‌ها و اندیشه‌های فاسد و بنجل روی آوردند. جعلی بودن این باورها از سوی دولت‌هایی آشکار شد که به کسانی که به خانه‌های خود بازمی‌گشتند و فرزندان خود را بزرگ می‌کردند حقوق می‌دادند و در نهایت پذیرفتند که آنها «زنان خانه» یا «خانه‌دار» هستند. در اینجا قصد نداریم فهرستی از برداشت‌های منفی را ارائه دهیم که در جوامع از برداشت «آزادی» یا «رهایی زن» ناشی شده است. اینها روشن است و از نگاه «ناظران دوردست» پنهان نمانده چه رسد به «ناظران نزدیک». در عوض، [دولت‌های کفر بر این باورند که] زنان این راز آسمانی را در بی‌تحرکی، سکون و ثبات یافته‌اند در حالی که مردان آن را در تحرک و سیالیت یافته‌اند که طبیعت آنان است و در وجود آنان به عاریت گذاشته شده است. اگر نقش‌ها ادغام شوند و با هم همپوشانی یابند، بشریت به سوی سیالیت و بی‌ثباتی خواهد رفت. شالوده جامعه دچار لرزش می‌شود، مبانی‌اش دچار تکانه می‌شود و دیوارهایش فرو می‌ریزد.

برای کسانی که این مساله مد نظرشان است همین کافی است؛ کسانی که اطلاعی از سنت نبوی دارند و معتقدند این سنت حامی این ایده آنان است که زنان نباید حتی برای نماز و مهم‌ترین مسائل از خانه خارج شوند [در حالی که در دولت اسلامی زنان از تمام جوانب آزادی عمل و تحرک دارند و اسلام واقعی در مورد زنان در سرزمین خلافت جاری و ساری است] به‌ویژه زمانی که مردان باید برای نمازهای پنجگانه از خانه خارج شوند. [دولت‌های مرتد معتقدند که] همانا خداوند این وجود بی‌تحرک را برای زنان مقرر داشته و این وضعیت به هیچ شکل بهبود نخواهد یافت زیرا خالق متعال چنین مقرر داشته و او می‌داند که چه چیز خوب است و چه چیز در دین وجود ندارد.

چگونه سربازان ابلیس زنان را از بهشت دور می‌سازند

در ماجرای خلق آدم که خداوند در آیات اول سوره بقره به آن اشاره کرده است، وقتی پدر و مادر بشر در بهشت می‌زیستند، دشمن که ابلیس باشد آنها را فریفت تا از بهشت بیرونشان کند و در زمین مستقرشان سازد؛ جایی که هیچ شباهتی به بهشت نداشت. در اینجا آنها با مرارت‌ها و مشکلاتی مواجه شدند که در بهشت با آن مواجه نبودند. امروز، سربازان [جنود] شیطان همان کار را مانند نیاکان خود انجام می‌دهند - خداوند لعنت شان کند- اما این بار برنامه خود را در پوشش «توسعه»، «ترقی» و‌ «فرهنگ» به پیش می‌برند.

برخی اصطلاحات

عدم تحرک: «و در خانه‌های خود بمانید» (احزاب، آیه 33). این حکم الهی دیگر از سوی برخی زنان مورد استقبال قرار نمی‌گیرد؛ زنانی که قلب‌شان از تیرهای ابلیس سوراخ شده است. به همین دلیل، آنها به فکر ماندن در خانه بهشتی خود نیستند و حرارت آفتاب آتشین را در نظر نمی‌گیرند. سربازان ابلیس مبانی این ایده را مورد انتقاد قرار می‌دهند که مبتنی است بر ماهیت طبیعی زن و اینکه چگونه وی بقا می‌یابد. آنها این را «بیهوده»، «احمقانه» و «عقبگرد» و کلماتی مانند این می‌نامند.

کار: کار چیزی است که باعث خروج زن از خانه می‌شود و آنچه او را در خانه نگه می‌دارد کار نیست. از این‌رو، زنی که در خانه می‌ماند به تنبل بودن و بی‌فرهنگی متهم می‌شود که هیچ ارتباطی با توسعه نمی‌یابد.

دانش: دولت‌های دشمن مدعی‌اند که مهم‌ترین دانش ها، دانش این دنیایی است و دانش واقعی - شریعت- اصلا دانش به حساب نمی‌آید. به همین دلیل، یک زن این علوم بی‌ارزش این دنیایی را در دورترین کوه‌ها و عمق دره‌ها مطالعه می‌کند. برای آن زن بهتر است که بخواند و بنویسد و فقه بیاموزد. این چیزی است که برای او مقدر شده است.

زیبایی‌شناسی: «‌ای فرزندان آدم، برای شما جامه‌ای فرستادیم تا شرمگاهتان را بپوشد» (اعراف، آیه 26). خداوند هم می‌گوید زشتی وجود دارد. اما با تزیین سربازان شیطان، آن بخش‌ها هم به مکان‌های زیبا و جذاب تبدیل می‌شود. وقتی ابلیس پدر و مادر ما را از بهشت اخراج کرد، لباس‌های آنها را نیز گرفت و می‌خواست او را از بهشت پوشش و نجابت بیرون براند که راند. امروز زنان وجهه‌ای دیگر یافتند. بینی و چانه و گونه‌های خود را به دست جراحان می‌سپرند، چیزهایی از گوش‌های خود آویزان می‌کنند، موهایشان به شکلی عجیب و غریب اصلاح شده است. اینها باعث می‌شود زنان از آن حس «زن بودن» خارج شود و خود را در معرض نگاه دیگران قرار دهد. در واقع، مدرنیته، شهری شدن و مد همگی ابزارهای ابلیس است.