پیش‌بینی ناآرامی‌ در چین

اما امروز، واقعیتی که در چین مشاهده می‌شود با انتظارات فاصله بسیاری دارد. ابر تیره‌ ناامیدی بر سر چینی‌های متولد دهه۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ قرار گرفته است. از زمانی ‌که شی ‌جین‌پینگ در ۲۰۱۲ قدرت را به دست گرفت دولت چین بسته‌تر شده است و جامعه نشاط کمتری دارد. سانسورچی‌ها، اینترنت را به مکان مأیوس‌کننده‌ای تبدیل کرده‌اند؛ دانشجویان نیز باید با ایدئولوژی شخصی شی دست‌و‌پنجه نرم کنند. از طرفی، اقتصاد چین با کاهش فعالیت‌های اقتصادی مواجه است. نرخ بیکاری برای افراد ۱۶ تا ۲۴ساله بیش از ۲۱درصد است؛ این عدد به‌قدری مأیوس‌کننده است که دولت چین در اوایل ماه جاری، از انتشار داده‌های مربوط به نرخ بیکاری امتناع کرد.

گفت‌وگوی نشریه اکونومیست با مردان و زنان جوان چینی درباره احساس آنها از شرایط فعلی نشان می‌دهد که بسیاری از آنها هنوز به حزب ایمان دارند و ازخواسته‌های شی در راستای تقویت چین، حمایت می‌کنند. اما بسیاری از آنها نیز از اضطراب رنج می‌برند. فارغ‌التحصیلان دانشگاهی تصور می‌کنند مهارت‌هایی که سال‌های زیادی را صرف یادگیری آنها کرده‌اند، چیزی نیست که کارفرمایان به دنبال آن هستند. کمبود شغل و بالا بودن قیمت خانه، امید جوانان را برای خرید خانه و تشکیل خانواده نابود کرده است.

از منظر اکونومیست، جوانان چینی، تنها جوانان غمگین در جهان نیستند. نزدیک به نیمی از آمریکایی‌های ۱۸ تا ۳۴ساله می‌گویند نسبت به آینده خود مطمئن نیستند. با این حال، در چین، که حدود ۳۶۰میلیون نفر در رده سنی ۱۶ تا ۳۵سال قرار دارند، به‌نظر می‌رسد اتفاق جدی‌تری درحال وقوع است. نردبان ترقی زندگی افتاده است. در پاسخ به این شرایط، بسیاری تصمیم می‌گیرند که تلاش کاری را کنار بگذارند و به مسائل و علایق خود توجه کنند. برای کشوری که رهبر آن وعده داده است تا اواسط قرن به یک قدرت بزرگ تبدیل شود، ناامیدی جوانان به شکل‌گیری سوالات بسیار جدی، منجر می‌شود.

یکی از سوالات این است که آیا ناامیدی جوانان، خطرات سیاسی در پی دارد؟ اعتراض‌های جوانان سرخورده چینی در گذشته، باعث تحول چین شد. سال گذشته هم جوانانی که از قرنطینه‌های شدید دولت برای مقابله با کووید-۱۹ به ستوه آمده بودند، در شهرهای سراسر چین به خیابان‌ها آمدند. برخی از معترضان حتی خواستار کناره‌گیری شی و حزبش از قدرت شدند. از منظر اکونومیست، هیچ‌کس نمی‌تواند احتمال وقوع ناآرامی‌های بیشتر را رد کند. اما اعتراضات سال گذشته در چین محدود بوده است و گزارش‌های اکونومیست نشان می‌دهد که جوانان چینی لبریز از شوق انقلابی نیستند. آنها با اینترنت محدود بزرگ شده‌اند که دسترسی آنها به اخبار و اطلاعات بدون سانسور را محدود می‌کند. بسیاری از آنها با تبلیغات درباره دستاوردهای حزب رشد کرده‌اند و از صمیم دل به حمایت از حزب ادامه می‌دهند.

بنابراین سوال واقعی که حزب با آن روبه‌رو است، رد بی‌صدای جاه‌طلبی‌های آن است. شی برای رسیدن به هدف خود که احیای عظمت چین است، به جوانانی نیاز دارد تا ازدواج کنند و بچه‌دار شوند. برای تمرکز مجدد اقتصاد روی تولید و دوری از فناوری اینترنت محور، او خواهان تحصیل جوانان در علوم سخت است (که شامل علوم طبیعی از قبیل فیزیک، شیمی، زمین‌شناسی و بخش‌های زیادی از زیست‌شناسی است). او می‌خواهد جوانان بیشتری در کارخانه‌ها کار کنند و جوانان را به تحمل سختی‌ها دعوت می‌کند. این در‌حالی ا‌ست که بسیاری از آنها نمی‌دانند چرا باید این سختی را تحمل کنند.

به نظر می‌رسد حزب متوجه سرخوردگی آنها هست. سیاستگذاران به امید کاهش قیمت‌ها اقداماتی را در بازار ملک برای مهار سفته‌بازی انجام داده‌اند. شرکت‌ها باید با کارمندان جوان خود که بیش از حد کار می‌کنند بهتر رفتار کنند. هدف شی که نام آن را «شکوفایی مشترک» گذاشته، افزایش تحرک اجتماعی و کاهش نابرابری است. اما بسیاری از این موارد نتیجه معکوس داشته است. او با پیگیری سازندگان املاک، شرکت‌های فناوری و صنعت آموزش خصوصی به مطمئن‌ترین کارفرمایان فارغ‌التحصیلان جدید آسیب رسانده است.

در اینجا مهم‌ترین سوال مطرح می‌شود. رهبران چین دوست دارند که حکومت تک‌حزبی خود را با آنچه آن را سیستم غربی معیوب و ناکارآمد می‌نامند، مقایسه کنند. ناخشنودی جوانان به خوبی نقاط قوت و ضعف هر سیستمی را روشن‌تر می‌کند و این قیاسی نیست که چین آن را دوست داشته باشد. در آمریکا، ترک تحصیل جایگزین‌هایی دارد.این کشور مسیرهای بسیاری را برای یک زندگی رضایت بخش به شهروندان ارائه می‌دهد. تعداد کمی از افراد جاه‌طلب حتی توانسته‌اند مخالفت خود را مهار کنند و شرکت‌های بزرگ هنری، موسیقی یا شرکتی چند میلیارد دلاری ایجاد کنند. شی نیز دوست دارد جوانان چینی در سختی‌های خود روشنگری پیدا کنند؛ اما نه از این دست. در چین پیشرفت منحصرا از طریق حزب کمونیست انجام می‌شود.

به نظر می‌رسد تعداد جوانان تحصیل‌کرده و با پتانسیل بالای چینی که قصد ترک کشور را دارند، رو به افزایش است. با این‌حال، اکثر جوانان چینی در وطن خواهند ماند. رئیس‌جمهور چین با نادیده گرفتن آرزوهای فردی در ازای منافع جمعی، به ناامیدی آنها می‌افزاید. او همچنین نقشی را که آرزوها و انتخاب‌های صدها میلیون نفر در تقویت چهار دهه رشد چین بازی کرده است، نادیده می‌گیرد. به اعتقاد نشریه اکونومیست، حزب کمونیست باید به جوانان دلسرد خود راه‌های جدیدی برای رفاه مسالمت‌آمیز ارائه دهد. این درحالی است که راه‌های جایگزین، از جمله دامن زدن به ناسیونالیسم خشن و نظامی، تهدیدی برای چین و جهان خواهد بود.