گروه جهان: جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید با تاکید بر حمایت آمریکا از عملیات نظامی عربستان علیه یمن مدعی شد، عربستان برای دفاع از مرزهای خود حق قانونی دارد. سخنگوی کاخ سفید با نادیده گرفتن آشکار واقعیت‌ها و حمله یکجانبه ائتلاف عربی علیه یمن مدعی شد عربستان تمایل خود را برای کاهش سطح عملیات نظامی در یمن نشان داد اما حوثی‌ها با تداوم عملیات نظامی به ویژه در مناطق عدن و تعز پاسخ دادند. از سوی دیگر، آنتونی بلینکن، معاون وزیر خارجه آمریکا نیز در جریان سفر ماه گذشته خود به ریاض اعلام کرد آمریکا روند کمک‌های تسلیحاتی خود به ائتلاف عربی علیه حوثی‌ها را تسریع خواهد بخشید.

وی پس از دیدار با چند مقام عربستانی تاکید کرد آمریکا میزان تبادل اطلاعات را با ائتلاف عربی افزایش خواهد داد. از آغاز حمله ائتلاف عربی علیه یمن، دولت آمریکا موضعی جانبدارانه از حمله داشت. از همان آغاز این کشور متعهد به ارائه حمایت اطلاعاتی- لجستیکی از ائتلاف عربی شده بود. ائتلاف غربی- عربی از این می‌ترسید که یمن به لبنان دوم تبدیل شود و انصارالله یمن نقش حزب‌الله لبنان را در این

کشور ایفا کند.

گزارش واشنگتن می‌نویسد ایالات‌متحده سال‌ها با هواپیماهای بدون سرنشین خود مواضع «القاعده در شبه‌جزیره عربستان» را هدف قرار داده بود اما با وقوع جنگ در یمن در عمل القاعده از دستور کار آمریکا کنار گذاشته شد تا انصارالله را زمینگیر کند.

عربستان به دنبال توازن قوا

بسیاری از نقش عربستان در تحولات منطقه‌ای با عنوان «جنگ سرد عربستان» یاد می‌کنند. ظاهرا دولت سعودی هنوز به الگوهای رقابتی دوران جنگ سرد وفادار مانده است. تغییراتی که به تازگی در رأس هرم قدرت در این کشور رخ داد نتوانسته رویکرد جنگ سردی دولتمردان سعودی به تحولات منطقه‌ای را دگرگون سازد. «خلیل‌جشهان»، مدیر اجرایی مرکز عربی در واشنگتن، به الجزیره می‌گوید: تغییراتی که در عربستان رخ داد لزوما به معنای تغییر در سیاست خارجی عربستان نیست. او می‌گوید: «الجبیر نماینده نسل جدیدی از دیپلمات‌های سعودی است. انتصاب او ضرورتا به معنای تغییر در روابط بین‌المللی عربستان نیست. ملک سلمان با این انتصابات می‌خواست منافع سعودی را در قالبی جدید ترسیم کند و به غرب اثبات کند که عربستان هنوز لنگر ثبات است و به سوی نوسازی و دموکراتیزاسیون در حرکت است.» الجزیره می‌نویسد تفاوتی که میان پادشاه قبلی و پادشاه جدید وجود دارد این است که در دوران عبدالله دیپلماسی پشت پرده و مذاکرات مخفی اولویت داشت و برای حل بحران‌ها به استراتژی پشت پرده روی می‌آوردند، اما در دوران سلمان دیگر نشانی از این استراتژی نیست. ملک سلمان «رو در رویی» را بر دیپلماسی «پشت پرده» ترجیح می‌دهد. الجزیره می‌افزاید: «در سال‌های پیش رو باید منتظر سیاست‌های قاطعانه‌تر و مداخله جویانه تر عربستان در سایر بخش‌های منطقه باشیم.» بنابراین، به نظر می‌رسد باید انتظار توفان‌های بیشتری را در سیاست خارجی عربستان داشته باشیم. وقتی سخنگوی کاخ سفید حمله به یمن را حق قانونی و مشروع عربستان می‌داند به این معنا است که لابی عربستان در آمریکا کار خود را کرده است. نشانه دیگر این است که ملک سلمان با انتصاب چهره‌های جدیدتر و نزدیک به کاخ سفید چراغ سبز را برای نزدیکی بیشتر به این کشور نشان داده است. برخی می‌گویند روی کار آمدن «بازهای سعودی» تنها یک نشانه در خود دارد: بهبود رابطه با غرب و متحدان و تقابل جدی‌تر با رقبا. کارشناسان معتقدند حمایت کاخ سفید از ریاض در قضایای یمن نشانه‌ای است از نزدیکی بیشتر سیاست خارجی دو کشور در برخی قضایای خاص. تئودور کاراسیک، تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک مستقر در دبی، می‌نویسد: «ضربات ریاض سخت تر و سریع‌تر خواهد شد. این کشور با متحدان خود علیه رقبای منطقه‌ای همکاری خواهد کرد. نکته این است که نسل جدید رهبران سعودی قاطع‌تر بوده و بدون هیچ پرده‌پوشی دیدگاه خود را بیان می‌کنند. این درست در تقابل با رویکرد پاشاه قبلی عربستان است. چنین است که سلمان به تجدیدنظر طلبی در میراث عبدالله پرداخته و می‌خواهد چهره واقعی خود را بنمایاند.» بنابراین، می‌توان انتظار داشت که دولت عربستان در تحولات یمن، لبنان، بحرین، سوریه و عراق رویکرد خشن تری اتخاذ کند. کاراسیک می‌گوید؛ «بازهای سعودی» فقط یک چیز می‌خواهند: تثبیت هژمونی عربستان در منطقه عربی و کنار زدن رقبای منطقه‌ای. چنین است که برخی سخن از همراستایی مخفی عربستان- اسرائیل به میان آورده‌اند.