آمریکای ورشکسته

فرید زکریا ترجمه: حسین موسوی مرور زندگی مصیبت‌بار فردی گری، کسی که از کودکی گرفتار مصیبت‌ بوده است، نشان می‌دهد که او بارها و بارها به خاطر مواد مخدر دستگیر شده بود و در آخر نیز در مقر پلیس جان می‌سپارد. با خواندن زندگی گری من به یاد کتابی افتادم که چندی پیش در شرح و توصیف مردانی نوشته شده بود که عمدتا سیاهپوست بوده‌اند و در سیستم قضایی ایالات‌متحده گیر افتاده‌اند. این کتاب، یک نوشته بسیار محافظه‌کارانه در مورد یک زندانی در کالیفرنیا است.

نویسنده در این کتاب نوشته است: بسیاری از قربانیان محصول بی‌عدالتی اجتماعی و قضایی هستند که از سوی سیستم ناقص کمک‌های رفاه عمومی به‌وجود آمده است و با سیستم قضایی کینه‌توزانه بازتولید می‌شود.

سیستم ورشکسته آموزش و پرورش، خدمات اجتماعی و قضایی در ایالات‌متحده آمریکا غیرقابل تحمل و منزجرکننده است. در زندگی ده‌ها میلیون انسانی که کم‌ارزش پنداشته شده‌اند، آمریکا بهای سنگینی را به‌وسیله این عادات رواج یافته و سهل‌ا‌نگارانه می‌پردازد.

نویسنده این کتاب «کونراد بلک» بود که زمانی یکی از چهره‌های برجسته عرصه رسانه بود و سه سال به‌اتهام کلاهبرداری به زندان افتاده بود. پرونده بلک بسیار پیچیده بود. وی در دادگاه دفاع قوی و جانانه‌ای از خود انجام داد، اما در مخمصه سیستم قضایی ایالات‌متحده گیر افتاد و برای اینکه این سیستم معیوب را نشان دهد، کتاب و چندین مقاله در این خصوص نوشت. درس‌هایی که او از این سیستم گرفته است، بسیار جدی و قابل توجه هستند.

آمریکا ۵ درصد از جمعیت جهان را دارد و ۲۵ درصد از زندانیان دنیا هم در این کشور در بند هستند که بیشترشان سیاه هستند. جمعیت ایالات‌متحده نسبت به سایر کشورهای پیشرفته دنیا، مثل کانادا، بریتانیا، فرانسه و ژاپن که از دموکراسی برخوردارند، بیشتر است. اما در آمریکا ۹۵ درصد محاکم را دادستان‌ها پیروز می‌شوند، در حالی که در کانادا، دادستان‌ها در ۶۰ درصد موارد پیروز محاکم می‌شوند و این رقم در بریتانیا به ۵۰ درصد می‌رسد.

آیا باید نتیجه گرفت که دادستان‌های ما بهتر از آنها هستند؟ نه. بلکه این سیستم قضایی سیستم رعب‌آوری است که وکلا را به شدت می‌ترساند و وکلای آمریکایی از ترس اینکه از شغل وکالت محروم شوند، پرونده‌ها را از دست می‌دهند. همین موضوع دادستان‌ها را قادر می‌سازد تا هر کسی را که در اطراف پرونده هستند، مورد هدف قرار دهند.

در حاشیه نقد کتاب‌ها در نیویورک، قاضی جد راکوف در مقاله‌ای نوشته بود: سیستم عدالت قضایی امروز آمریکا شباهت کمی به آنچه پدرانمان بنیانگذار آن بوده‌اند، یا در فیلم‌ها و نمایش‌های تلویزیونی نشان داده می‌شود، دارد. در واقع باید بگویم از آن سیستم مورد نظر فاصله گرفته است. یک روز دادگاه در آمریکا یعنی نه محاکمه و نه حق و حقوق برای متهم.

دادستان‌ها تقریبا به هر آنچه می‌خواهند می‌رسند. زمانی که در هیات منصفه مشغول به کار بودم، من به سرعت متوجه قدرت دادستان‌ها شدم. این مساله مخالف آن چیزی است که به‌طور قانونی باید یک دادستان از آن برخوردار باشد.

سیستم قضایی آنگلو-آمریکایی به‌طور تاریخی بر مبنای حقوق متهم بنا شده است نه بر اساس قدرت دادستان‌ها. این نشان می‌دهد که سیستم قضایی ایالات‌متحده چقدر با سایر نقاط دنیا تفاوت دارد.

برای شرح این سیستم باید به سخنان یکی از اعضای هیات ژوری‌های بزرگ انگلیس استناد کنیم که می‌گوید: «اگر ۱۰ زندانی از زندان فرار کنند، بهتر از آن است که یک بی‌گناه از بی‌عدالتی رنج ببرد.»

منبع: واشنگتن پست