مهران دبیرسپهری

‌رییس سابق بانک مرکزی سوئیس گفتار پر مغزی دارد که این سرمقاله را با آن شروع می‌کنیم. او می‌گوید: «جز از طریق تورم به هیچ شیوه دیگر نمی‌توان در کوتاه‌ترین زمان، اقلیتی کوچک را ثروتمند و اکثریتی بزرگ را مستمند نمود.» حرکت به سمت یک خیز اقتصادی در شرایط فعلی دور از ذهن نیست؛ اما آغاز این مرحله، مستلزم حذف ترمز یا مانعی است که آن را باید ام‌المشکلات اقتصاد ایران نامید. ظرف ۲۲ سال از ۱۳۶۷ تا پایان ۱۳۸۹ اندازه اقتصاد ایران ۳ برابر شد؛ در حالی که در همین مدت حجم نقدینگی ۱۸۸ برابر شده است. به عبارت دیگر بانک مرکزی در این مدت ۲۶۱ هزار میلیارد تومان نقدینگی اضافی منتشر کرده است و هر سه دولت سازندگی و اصلاحات و مهرورزی در انتشار بالای پول به یک اندازه، نقش داشته‌اند. این محاسبه بر این فرض استوار است که رشد نقدینگی باید معادل عدد ثابت ۱۰ به علاوه عدد رشد اقتصادی باشد. توضیح آنکه حجم نقدینگی در پایان ۱۳۸۹ معادل ۲۹۵ هزار میلیارد تومان بود؛ در صورتی که باید حداکثر ۳۴ هزار میلیارد تومان می‌بود؛ زیرا حجم نقدینگی در ۱۳۶۷ کمتر از ۲ هزار میلیارد تومان بوده است.

طبیعی است که بخشی از این حجم عظیم پول بادآورده نصیب تعداد معدودی شده و این عده را در زمره یک درصد ثروتمندترین مردم قرار دهد. شاید کسی بگوید این همه عمران و آبادانی در کشور ایجاد شده و این پول‌ها هم صرف این کارها شده است. در صورتی که همان‌طور که در ابتدا گفتیم بخشی از این پول‌های منتشر شده، به رشد غیرپایدار اقتصاد، منجر شده است و فعلا ما با آن قسمت کاری نداریم و هر جا هم که یک سازندگی موثر اتفاق افتاده ناشی از تلاش دانشمندان کشور است و ربطی به پول بانک مرکزی ندارد. بلکه صحبت از میزانی از پول است که تنها تاثیر آن ایجاد فساد و تجمع ثروت در دست عده‌ای معدود بوده است. به نظر می‌رسد یکی از دلایل بالا بودن تقاضای تاسیس بانک در ایران نیز همین موضوع باشد؛ زیرا از این طریق می‌توان ثروت‌های نجومی را سر و سامان داد. شاهد مثال، همین فساد ۳ هزار میلیارد تومانی اخیر است. در واقع ریشه این موضوع را باید در بانک مرکزی جست‌وجو کرد که ماشین انتشار پول خود را ۲۲ سال است که روشن کرده و معلوم نیست چه وقت آن را خاموش خواهد کرد تا ریشه فساد و ناکارآمدی بخشکد و تولید پایدار و پربازده در کشور پا بگیرد. نشانه خاموش شدن این ماشین هم خاموش شدن آتش تورم است.

کسانی که مایلند بانک مرکزی به رویه غلط خود ادامه دهد برمبنای یکسری نظریات به ظاهر علمی که بعضا رنگ و لعاب اسلامی هم به آن می‌دهند خواستار ادامه این روند هستند، که باید گفت مطلقا این طور نیست و این نظریات، تنها موجد ربا و فساد در جامعه می‌شود و نتیجه آن، چیزی جز فرسایش اقتصاد کشور نیست و نیت خیر این دسته از اقتصاددانان و مسوولان ذی‌ربط نیز نتیجه را تغییر نمی‌دهد. به امید روزی که بانک‌های کشور تنها به منابع خود متکی بوده و به رانت بانک مرکزی اتکا نداشته باشند.