عکس یادداشت 25 copy

نتیجه این دو رویکرد نیز می‌تواند مشابه باشد و در نهایت زیرساخت نظری برای توسعه هر منطقه‌‌‌ای را حاصل خواهد کرد.

به جرات می‌توان گفت معدن و صنایع معدنی در بسیاری از نقاط کشور زیرساخت مهمی برای توسعه محسوب می‌شود و این واقعیت در بسیاری از نشست‌‌‌های مهم به منظور تصمیم‌‌‌سازی‌‌‌های اقتصادی خودنمایی کرده است. نگاهی به گذشته نشان می‌دهد که ذات در اختیار بودن ذخایر زمین‌‌‌شناسی به معنی توسعه‌‌‌یافتگی هر منطقه‌‌‌ای نیست بلکه فعالیت‌‌‌های حرفه‌‌‌ای و فنی بسیاری را می‌‌‌طلبد که از عهده هر فرد حتی اجتماعی با طرزفکری خاص بر‌نمی‌‌‌آید.

اینکه از چه رویکردهایی برای تبدیل ثروت زیرزمینی به دارایی در اختیار استفاده شود خود به معنی فعالیت‌‌‌های گسترده و شبانه‌‌‌روزی است که در بسیاری از نقاط کشور حاصل شده و وسعت بیشتری از کشور، از این موهبت‌‌‌ها به‌رغم در اختیار داشتن منابع محروم هستند. نکته دیگر آنکه چگونه از این منابع به منظور توسعه همه‌جانبه استفاده شود خود به دانش، تجربه، بررسی و عملکرد گسترده‌‌‌ای نیاز دارد.

تبدیل معدن به ثروت و سپس تبدیل این ثروت به توسعه و افزایش سطح رفاه مردم و بهبود معیشت در مناطق مختلف اگرچه در نگاه اول دشوار و زمان‌بر است ولی تجربه ثابت کرده می‌توان با توانمندی و علم‌‌‌آموزی از تجربیات پیشین، سرعت دست یافتن به این اهداف را دوچندان ساخت.

اما رسیدن به توسعه در مناطق مختلف اگرچه بر پایه مزیت‌‌‌های نسبی است اما باید به این نکته بسیار مهم توجه کرد که هر مزیت نسبی در هر منطقه‌‌‌ای باید از حالت بالقوه به بالفعل بدل شود و نمی‌توان از هیچ امتیازی صرف‌‌‌نظر کرد. اینکه در برخی نقاط کشاورزی رونق گرفته یا برخی دیگر از نقاط از مزیت دیگری برخوردار است به مثابه آن خواهد بود که توجه به تمامی این موارد باید در دستور کار قرار گیرد تا در نهایت تجمیع امتیازات منطقه‌‌‌ای به توسعه متوازن و بهبود معیشت بدل شود.

در این بین توجه به تصمیم‌‌‌سازی‌‌‌های عالمانه و پیگیری آنها تا حصول نتیجه رکن مهم دیگری است که شاید آینده هر منطقه‌‌‌ای را از مسیر توسعه اقتصادی تعیین کند. امید است فرآیندهای توسعه‌‌‌محور در نقاط مختلف با تبعیت از رویکردهای فوق در دسترس قرار گیرد و بیش از همه مردم هستند که از این موفقیت‌‌‌ها با بهبود سطح معیشت خود منتفع می‌‌‌شوند.