photo_2023-12-08_13-54-26

فشار فراوان بر طبقه متوسط و بر عرصه کسب‌‌‌وکار، این قشر را از کارکرد خود دور کرده و منجر به کاهش فعالیت‌‌‌های آنها می‌‌‌شود و در عین حال زمینه کوچ و ‌گذار سرمایه این قشر را فراهم می‌‌‌کند. این محدودیت‌‌‌ها همزمان، فرصت مغتنمی است برای معاملات بزرگ، سودهای هنگفت و کسب منافع فسادآلود که تعداد آن اندک بوده اما به اندازه تمام خطاهای احتمالی که ممکن بود در فضای معمول کسب‌‌‌وکار اتفاق بیفتد، هزینه دارد و در کنار آن، مجموعه‌‌‌ای از کسب‌‌‌وکارهای کوچک و متوسط ناراضی و ناتوان‌شده را باقی می‌‌‌گذارد. اکنون دیگر بر کسی پوشیده نیست که هرگاه به واسطه مداخله دولت و تصمیمات بانک مرکزی در فضای اقتصادی به ویژه در حوزه ارز، تلاطم و عدم‌‌‌شفافیت ایجاد شده، بستر شکل‌‌‌گیری فسادهای بزرگ نیز پدید آمده است و این، حدیث مکرر و همواره تجربه‌‌‌شده فساد است.

فساد3 میلیارد دلاری در واردات چای، که اخیرا توسط نهادهای نظارتی کشف شده رخدادی قابل پیش‌بینی بود. حال آنکه این مفسده با چه نامی و توسط کدام شرکت به وقوع پیوسته، تفاوتی نمی‌‌‌کند؛ مهم آن است که این مفسده‌‌‌جویی در ساحتی شکل گرفته است که سیاست‌‌‌های اقتصادی آن را پدید آورده و هر بار توسط فرد یا گروهی مورد استفاده قرار می‌‌‌گیرد.

در این شرایط که فعالان شناسنامه‌‌‌دار بخش خصوصی از جهات مختلف تحت نظارت و فشار قرار دارند، انتظار ما از سیاستگذار، حرکت بر مدار شفافیت است. حتما و قطعا برخورد با خطاکاران این پرونده و پرونده‌‌‌های مشابه باید در دستورکار قرار گیرد؛ برخوردی قاطع و شفاف که زمینه اقدامات اصلاحی و رفتار پیشگیرانه برای آینده را فراهم کند. اگرچه، تاکنون، شفافیتی در برخورد با این پدیده‌‌‌ها به نحوی که عموم مردم از جزئیات رسیدگی به آن مطلع باشند، مشاهده نشده و البته اینکه چه افرادی در شکل‌‌‌گیری این موقعیت‌‌‌ها نقش داشته‌‌‌اند، به دقت و شفافیت بیان نشده است. برای همین است که افراد مجازات می‌‌‌شوند اما باز هم موقعیت‌‌‌ها و اتفاقات مشابه تکرار می‌‌‌شود.