در یک جلسه تیم‌سازی با ام‌بی‌تی‌آی هدف افزایش آگاهی و درک از خود و دیگران در تیم و ارزش‌گذاری برای اختلافات بین اعضای تیم است. در ام‌بی‌تی‌آی چهار حالت قطبی وجود دارد که هر سوی آن یک تعریف مشخص دارد:

برون‌گرا به درون‌گرا (E تا I)، حسی به شهودی (S تا N)، منطقی به احساسی (T تا F)، قضاوتی به ادراکی (J به P) یک راه‌حل موثر برای بهبود روابط تیمی استفاده از شاخص تیپ شخصیتی مایرز بریگز (MBTI) با تیم‌سازی است. این قطب‌ها چهار روش را توصیف می‌کنند که اعضای تیم ترجیح می‌دهند تمرکز خود، دریافت اطلاعات، تصمیم‌گیری و برخورد با دنیای خارج را بر آن قرار دهند. استفاده از ابزار ام‌بی‌تی‌آی به عنوان بخشی از جلسه تیم‌سازی از سه طریق کلیدی به یک تیم مشکل‌دار کمک می‌کند:

۱. اختلافات را مشخص و مدیریت می‌کند.

۲. می‌آموزید که چگونه بر سایر اعضای تیم تاثیر بگذارید.

۳. چگونه برنامه‌ریزی کنید تا بهترین نحوه انجام کار را صورت دهید.

از ام‌بی‌تی‌آی به عنوان موضوعی برای بحث و تبادل نظر، راضی کردن افراد برای صحبت در مورد خودشان و آنچه بهتر است در تیم متفاوت باشد، استفاده می‌شود. به دلیل درک تیپ شخصیتی، روابط اعضای تیم به سرعت از ارتباطات بسته به مکالمات آزاد تغییر پیدا می‌کند. با این روش تفاوت‌های افراد به‌طور طبیعی ظاهر می‌شوند، زیرا تیم در مورد انواع مشابه شخصیت بین خودشان و انواع مختلف، با یکدیگر بحث می‌کند.

در پایان نظرسنجی ام‌بی‌تی‌آی، هر یک از شرکت‌کنندگان پروفایلی خواهند داشت؛ به عنوان مثال ESTJ. بنابراین در مجموع ۱۶ پروفایل انتهایی مختلف وجود دارد. موارد زیر به رفتارهای مرتبط با چهار قطب مایرز بریگز مربوط به تیم‌سازی و ارتباطات اشاره دارد. ‌

برون‌گراها و درون‌گراها: برون‌گراها مطمئن نیستند به چه چیزی فکر می‌کنند تا زمانی که آن را به زبان بیاورند. همان‌طور که به بحث و گفت‌وگو می‌پردازند، همه‌چیز برای آنها واضح‌تر می‌شود. بنابراین ممکن است هنگام صحبت تغییر جهت دهند. افراد برون‌گرا دوست دارند در کنار دیگران باشند و از مردم و محیط انرژی بگیرند. از طرف دیگر افراد درون‌گرا باید به همه‌چیز فکر کنند. اگر بحث فوری بر آنها تحمیل شود، آنها ناراحت و گیج می‌شوند، زیرا آنها به زمان نیاز دارند تا در مورد موضوع فکر کنند. افراد درون‌گرا در تنهایی انرژی می‌گیرند و در طول روز به دوره‌هایی از آرامش نیاز دارند.

حسگرها و شهودی‌ها: حسگرها از مواردی مانند واقعیت‌ها، تاریخ‌ و زمان‌ استفاده می‌کنند. تعریف مساله مهم است و آنها با مبهم بودن، رنجانده می‌شوند. شهودی‌ها ویژگی‌های ریز را محدود‌کننده می‌دانند و به تصویر کلی نگاه می‌کنند. آنها ممکن است با جزئیات خاص ارائه شده توسط حسگرها، موافق باشند اما فقط می‌توانند «کل» را درک کنند.

منطقی‌ها و احساسی‌ها: منطقی‌ها احساسات خود را کنار می‌گذارند تا احساسات آنها وارد تحلیل منطقی یک موقعیت نشود. آنها تصمیم فوری نخواهند گرفت، بلکه ترجیح می‌دهند زمانی برای تجزیه و تحلیل حقایق و اطلاعات صرف کنند. احساسی‌ها «افراد مردمی» هستند و با در نظر گرفتن ارزش‌های شخصی، شرایط را در سطح شخصی قضاوت می‌کنند.

قضات و ادراک‌کنندگان: قضات از دقیق بودن، طرفداری می‌کنند. آنها می‌خواهند زمان دقیق انجام هر کاری را بدانند و به دنبال خاتمه کار هستند. آنها زمان ملاقات خود را ۴:۳۰ تعیین می‌کنند در صورتی‌که ساعت ۴:۲۹ در محل ملاقات حضور دارند. ادراک‌کنندگان تصمیم نهایی را تا زمانی که ممکن است به تعویق می‌اندازند. آنها از بردباری و بازه‌های زمانی باز استقبال می‌کنند.

مرحله اول در ساخت تیم با روش ام‌بی‌تی‌آی: در نخستین قدم در جلسات تیم‌سازی با روش ام‌بی‌تی‌آی، اعضای تیم تیپ شخصیتی منحصر به فرد خود و اینکه چگونه ممکن است در ایجاد مشکلات تیم سهیم باشند را می‌آموزند.  

مرحله دوم در ساخت تیم ام‌بی‌تی‌آی: در بخش دوم جلسه تیم‌سازی ام‌بی‌تی‌آی، اعضای تیم با مشخصات شخصیتی کلی تیم آشنا می‌شوند. تمام تیپ‌های شخصیتی روی تخته نمایش داده می‌شوند که تیپ‌های شبیه به هم و متفاوت را مشخص می‌کند. فرهنگ تیمی مشخص می‌شود و به دنبال آن بحث در مورد سبک‌های نحوه کار احتمالی انجام می‌شود. تیم‌هایی که تیپ‌های شخصیتی خود را درک می‌کنند، می‌توانند از نقاط قوت خود استفاده کرده و نقاط ضعف بالقوه خود را به حداقل برسانند.

مرحله سوم در ساخت تیم ام‌بی‌تی‌آی: آخرین قدم در جلسه تیم‌سازی ام‌بی‌تی‌آی با استفاده از درک تیپ شخصیتی، در حل تعارضات موجود در تیم کمک می‌کند. تیم‌ها باید مشکلات خود را مطرح کنند و روش‌های قابل قبولی برای حل آنها پیدا کنند تا بتوانند به فضای تیم بهبود ببخشند.

مرحله چهارم در ساخت تیم ام‌بی‌تی‌آی: برای خاتمه جلسه تیم‌سازی ام‌بی‌تی‌آی، تیم باید در مورد ساختار جدید خود برای کار مشترک بحث و تبادل نظر کند. این شکل از برنامه‌ریزی به ندرت در کارهای روزمره آنها انجام می‌شود، اما برای بازسازی روابط بسیار مهم است. در حالی که هر دو قدم فوق مهم هستند، اما اغلب فقط آگاهی از تیپ شخصیتی برای ایجاد تغییر، کافی نیست. تیم باید از آگاهی جدید خود استفاده کند و یک استراتژی تازه برای نحوه عملکرد اعضای خود در آینده ایجاد کند. اعضای تیم بر اساس دانش جدید خود می‌توانند مناطق مشکل‌دار را شناسایی کرده و توافق‌نامه‌های جدیدی در مورد چگونگی همکاری در آینده انجام دهند.

تیم‌های کارآمد در سازمان ضروری هستند و واقعا ارزش این را دارند که برای بازگشت آنها به مسیر درست، وقت گذاشت. وقتی تیم‌ها یاد می‌گیرند که از درگیری‌ها درس بگیرند و مسائل بین فردی را حل کنند، می‌توانند به مرحله بعدی توسعه تیم موسوم به «عادی‌سازی» بروند. در این مرحله اعتماد ایجاد می‌شود، تعهد به تیم ساخته می‌شود و مسوولیت‌پذیری بهبود می‌یابد. یک مدیر توسعه محصول در پی یک کارگاه ام‌بی‌تی‌آی اظهار می‌کند: «سطح اعتماد واقعا بهبود یافته است و ما اکنون اطمینان بیشتری داریم که توافقات و اقدامات‌مان به اتمام می‌رسد.» فعالیت‌های بعد از برگزاری کارگاه ام‌بی‌تی‌آی همیشه برای حفظ پیشرفت تیم توصیه می‌شود. به رهبران سازمانی توصیه می‌شود با استفاده از بخش‌های مختلف گزارش ام‌بی‌تی‌آی، بحث‌های تیمی درباره انواع تیپ‌های تیم را ادامه دهند.