غول تراشه‌های رایانه‌ای

کوشان غلامی

در سال ۱۹۶۸ «گوردون‌ مور» به همراه «باب‌نویس» شرکت اینتل را تاسیس کردند، با اینکه او دکترای خود را در رشته شیمی از دانشگاه برکلی اخذ کرده بود و اصولا با دنیای نیمه‌هادی سروکاری نداشت، اما در ملاقاتی که با ویلیام شاکلی، مخترع ترانزیستور داشت، مجذوب او شد و با کار در «آزمایشگاه بل» و آشنایی با «باب‌نویس» ایده تشکیل اینتل را شکل داد. او افتخارات زیادی از جمله تاثیرات مهم در ابداع ریزپردازنده و ثبت قانون معروف مور و تثبیت خود به‌عنوان راهبر انقلاب سخت‌افزاری و رایانه‌ای و دریافت مدال ملی فن‌آوری را درکارنامه خود دارد. به این مجموعه افتخارات باید انتخاب و جذب هوشمندانه اندی‌گرو، رهبر موفق سابق شرکت را نیز افزود. مور در سال ۱۹۶۳ طی مصاحبه‌ای با گرو، او را استخدام کرد.

«اندی گرو» که در اصل مجارستانی بود، در نوجوانی تنها با داشتن ۲۰ دلار و بدون اینکه انگلیسی بداند، به ‌دلیل اوضاع نابسامان کشورش، آنجا را ترک کرد و به آمریکا آمد و درست مانند گوردن‌مور از دانشگاه برکلی در رشته شیمی فارغ‌التحصیل شد. گوردن‌مور او را به‌عنوان رییس بخش تحقیق و توسعه به استخدام درآورد.

اندی پس از آن بیش از ۲۰ سال سکان هدایت شرکت را به ‌دست گرفت و در استحکام بنیان اینتل کوشید. او به تئوری «نقطه چرخش راهبردی» معتقد بود. این نقطه در زندگی هر بنگاه زمانی است که بنیان‌های آن در معرض دگرگونی درونی یا بیرونی قرار می‌گیرد. این دگرگونی ممکن است فرصت بالارفتن از نردبان به نقطه‌ای بلندتر یا آغاز سرنگونی باشد. اندی تصمیم‌گیری در نقطه چرخش راهبردی را وظیفه مدیر ارشد سازمان می‌دانست. مصداق این تصمیم‌گیری در مورد اینتل، بحران‌های عظیم نفتی و اقتصادی سال‌های ۱۹۷۳ و ۱۹۸۴ بود که پس از آن شرکت از تولید تراشه حافظه به تولید ریزپردازنده‌ها تغییر جهت داد و توفیقات چشمگیری نیز در این زمینه به ‌دستاورد و پیشتاز و مبتکر فن‌آوری‌های صنایع اطلاعاتی و ارتباطاتی شد.

شاید زمانی که گوردون مور در رشته شیمی از دانشگاه برکلی فارغ‌التحصیل شد، حتی خودش نیز فکر نمی‎کرد که در اثر حادثه ملاقات با مخترع ترانزیستور به دنیای مبهم و عجیب سیلیسیم وارد شود و بتواند چنان تحولی در این وادی پدید آورد که با ابداع و طرح قانونی که به نام خود او شهرت یافته است، نام خود را در این عرصه جاودانه سازد. پس از او نیز جانشین شایسته‎اش، اندی گرو که برخلاف پیشینه مور، خود متخصص نیمه‎هادی بود، همان راه را به خوبی ادامه داد و در طی چهار دهه شرکت اینتل به سرآمد شرکت‌های مبتنی بر فن‌آوری برتر در زمینه تولید ریزپردازنده تبدیل گشت. این پیشرفت‌ها البته به سادگی نیز به دست نیامده است. اینتل با پشت سر گذاشتن دو بحران نفتی و قرار دادن آنها به عنوان نقطه چرخش راهبردی خود و با در اختیار داشتن رهبرانی اندیشمند و هوشمند و آینده‎نگر، توانسته است کارکنان را در زمینه تحقق اهداف شرکت سمت‌وسو دهد و سرمایه‌گذاری‌های میلیاردی در تحقیق و توسعه فن‌آوری‌ها و محصولات صنعت ITC را به ثمر نشاند.

پس از آشنایی گوردون مور با باب‌نویس، این دو آزمایشگاه بل را ترک کردند و شرکت فیرچایلد را در زمینه نیمه‎هادی تاسیس کردند و پس از آن بود که در سال ۱۹۶۸ شرکت اینتل متولد شد و سه سال بعد به ثبت رسید. گرچه اساس کسب‌وکار شرکت در ابتدای تاسیس، تولید تراشه‌های حافظه برای رایانه بود، اما دو بحران یادشده شرکت را با تلاطم‎های مرگباری مواجه کرد که مجبور شد فعالیت خود را به تولید ریزپردازنده تغییر دهد. همین تغییر جهت سبب شد تا اینتل در مسیر جدید رشد موفقیت‌آمیزی داشته باشد و اکنون به قطب مطرح تولید ریزپردازنده در دنیا تبدیل شود. شرکت در ابتدای تاسیس بر تولید حافظه تمرکز داشت. در دو بحرانی که منجر به از رونق افتادن کسب‌وکار و بحران اقتصادی صنعت نیمه‎هادی شد، شرکت مجبور به تعطیل ۱۲ کارخانه خود و اخراج یک سوم کارکنان شد. مهم‌ترین چالش شرکت تصمیم‎گیری در مورد تغییر روند فعالیت شرکت از تولید تراشه حافظه به تولید ریزپردازنده بود که راه موفقیت اینتل را باز کرد و شرکت را به قطب تولید ریزپردازنده در دنیا تبدیل نمود.

اولین محصول شرکت در سال ۱۹۷۱ به بازار عرضه شد که در آن تنها ۲۳۰۰ ترانزیستور به کار رفته بود و شش سال بعد تراشه ۱۰۰۰۰ ترانزیستوری برای اپل۲ عرضه شد. در سال ۱۹۸۹ با عرضه ریزپردازنده ۴۸۶ تحول شگرفی پدید آمد و تعداد ترانزیستورها به ۲/۱ میلیون عدد رسید. سال ۲۰۰۲ ریزپردازنده ایتالیوم با ۲۲۰ میلیون ترانزیستور وارد صحنه دنیای فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات شد. هدف اینتل رسیدن به تولید تراشه‌های ۱۱ میلیارد ترانزیستوری در سال ۲۰۱۱ است.

مشتری گرایی، نظم و انضباط، کیفیت، خطرپذیری، محل مطلوب انجام کار و نتیجه‌گرایی ارزش‌های پذیرفته شده در شرکت اینتل می‌باشند و هدف شرکت آن است که در تهیه تراشه‎های سیلیکونی سرآمد جهان دیجیتال باشد. اینتل با همین رویکرد توانست در سال گذشته میلادی درآمدی بالغ‌بر ۳۵ میلیارد دلار را از آن خود کنند.

آنها معتقدند که شایستگی‎های اصلی خود را در طراحی و ساخت مدارهای مجتمع، منابع مالی، حضور جهانی و شناساندن نشان تجاری استفاده می‎کنند. راهبردشان بر رفع نیازهای مشترک و پاسخگویی مصرف‌کنندگان متمرکز است و بر این باورند که کاربر نهایی سیستم‌ها و دستگاه‌های محاسبه‎ای و ارتباطی، محصولاتی متکی بر راه‌حل‌های ناشی از وجود یک مجموعه می‎خواهد.