باورنکردنی است که در نظر بگیرید ارتباطات چقدر به عنوان وسیلهای بالقوه برای موفقیت سازمانی نادیده گرفته شده یا میشود. ارتباطات تقریبا بر هر کاری که در کسبوکار انجام میدهیم تاثیر میگذارد و زمانی که ضعیف انجام شود میتواند آسیبرسان باشد. هنگامی که ما استراتژی را اجرا میکنیم، ارتباطات ناکارآمد این توانایی را دارد که به طور قابل توجهی از مسیر خارج شود یا باعث شکست آشکار در تلاشهای ما شود.
موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان «محک»، بیش از سه دهه است که با انگیزه والای خدمت به همنوع و با اتکا بر کمکهای انساندوستانه نیکوکاران، فرزندان ایران را در مسیر درمان سرطان همراهی کرده است. آراسب احمدیان، مدیرعامل محک، با بیان آنکه زیر سقف محک همواره اطمینان از کارآیی و اثربخشی فعالیتها، مهمترین دغدغه این سازمان است گفت: «والاترین سرمایه محک، اعتماد یاوران سرزمینمان است و بزرگترین جلوهگاه اثربخشی فعالیتهای محک، آمار بهبودیافتگان این موسسه خیریه است.»
مسوولیت سازمانی و مسوولیتپذیری سازمانی بحثی است که در دهههای اخیر رواج یافته و اشاره به فعالیت مسوولانه شرکتها در سه زمینه زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیت شرکتی (تعامل با ذینفعان) دارد. شرکتهای پایدار، شرکتهایی هستند که به دلیل مسوولیتپذیر بودنشان، از طریق فعالیتهای خود آسیبی به این سه گروه نمیزنند. با این حال، برخی افراد و گروهها به مخالفت با مسوولیتپذیری سازمانی برخاستهاند. واکنش شدید آنها بهرغم عجیب بودن، نیازمند شناخت بیشتر برای یافتن راهکار مناسب است.
برندها و شرکتها در دنیای امروز، تمام تلاش خود را میکنند تا متفاوت به نظر برسند. در این جهان آشفته و پر زرق و برق، برندها سعی دارند از هر وسیلهای برای بیشتر دیده شدن استفاده کنند و در این مسیر هیچ چارهای جز متفاوت بودن ندارند. یکی از راههای نشان دادن تفاوت هر برند «داستانگویی» است؛ داستانی که توجهها را جلب کرده و در خاطرها ماندگار شود. کتاب «داستانگویی: برندسازی در عمل» برای ما شرح میدهد که داستانگویی یک ابزار ضروری برای فعال کردن دیانای یک شرکت، آشکار کردن آن و خلق یک جهت مشترک است.