قاتل سبز

در مورد چرایی مصدومیت این بازیکنان فرضیات زیادی وجود دارد؛ از بدشانسی تا ناآمادگی و عدم بدن‌سازی درست و درمان. با این همه عمده نگاه‌ها به چمن ورزشگاه آزادی دوخته شده است؛ زمین ناهمواری که احتمال مصدومیت را به‌شدت بالا می‌برد. مهدی ترابی در حال دویدن ساده بود که دچار پیچیدگی مچ شد و روی زمین افتاد. او می‌گوید پایش وارد یک چاله شده است، با این حال از صمیم قلب باید خدا را شکر کند که مثل یاسین سلمانی دچار پارگی رباط صلیبی نشد، وگرنه ماه‌ها باید در خانه می‌نشست و مسابقات را از تلویزیون تماشا می‌کرد. به یاد داشته باشید پارگی رباط غیر از اینکه مصدومیتی بسیار سنگینی است و درمانش ماه‌ها زمان می‌برد، حتی می‌تواند آینده حرفه‌ای فوتبالیست‌ها را به خطر بیندازد. محمد انصاری در اثر همین مصدومیت ناچار به بازنشستگی زودرس شد و برای خیلی‌های دیگر هم چنین اتفاقی تکرار شده است.

در تمام دنیا، باشگاه‌ها و فدراسیون‌های ورزشی تلاش می‌کنند با حربه‌های مختلف از جمله توسل به فنون مدرن بدن‌سازی، بهبود تغذیه و ترمیم زیرساخت‌ها میزان و ریسک مصدومیت را پایین بیاورند، اما در ایران برعکس است. اینجا اصلی‌ترین رکن برگزاری بازی یعنی زمین چمن، در بزرگ‌ترین ورزشگاه کشور یعنی استادیوم آزادی دچار مشکلات اساسی است و گویا از هیچ‌کس هم کاری برنمی‌آید؛ مردم در حال افسوس خوردن هستند و مسوولان هم آنها را همراهی می‌کنند! در شرایطی که با هر زحمتی بود موفق شدیم کریس رونالدو و نیمار را به تهران بکشانیم و به قیمت تحمل کلی طعنه و کنایه روی همین چمن بازی بدهیم، حالا شاید پرسپولیس و استقلال هم در همین فصل ناچار به کوچ از آزادی شوند! این داستان ماست؛ ما که حاضریم در این فوتبال ورشکسته و بدون درآمد، برای هر بازیکن ۱۰، ۱۵ میلیارد تومان هزینه کنیم، اما دستمزد یکی از این فوتبالیست‌ها را صرف بهبود شرایط چمن مهم‌ترین ورزشگاه کشورمان نکنیم. بعد همان بازیکنان ۱۵ میلیاردی روی همین چمن زرد و زار از نفس می‌افتند و همه‌چیز را با هم از دست می‌دهیم!