رقابت نابرابر باشگاه‌های خصوصی با دولتی‌ها
گروه ورزش- بهروز رسایلی: چهاردهمین دوره از رقابت‌های لیگ برتر باشگاه‌های کشور آرام آرام به آخر خط نزدیک می‌شود. در حال حاضر تنها 4 هفته به پایان این رقابت‌ها باقی‌مانده و دو کورس سنگین بین بالانشین‌ها و پایین‌نشین‌ها درگرفته است. جدول رده‌بندی سروشکل خودش را پیدا کرده و با توجه به فرم فعلی‌اش می‌توان آن را از جهات مختلف آنالیز کرد. در این میان یکی از جالب‌ترین ابعادی که می‌تواند مورد بررسی قرار بگیرد، کیفیت نبرد تیم‌های خصوصی و دولتی در این دوره از رقابت‌ها است. در شرایطی که تیم‌های حاضر در لیگ چهاردهم به دو گروه تقریبا مساوی دولتی‌ها و خصوصی‌ها تقسیم می‌شوند، یک نگاه گذرا به جدول به وضوح نشان می‌دهد وضع برای آنهایی که به شکل مستقل اداره می‌شوند چندان مطلوب نیست و این دسته از تیم‌ها عمدتا قادر به رقابت موفق با باشگاه‌های تحت نظر دولت نیستند.

قهرمانی؛ سهم دولتی‌ها
با توجه به چیدمان تیم‌ها در جدول رده‌بندی، از همین حالا می‌توان با قاطعیت گفت قهرمانی این دوره از مسابقات متعلق به یک باشگاه دولتی است. در حال حاضر تراکتورسازی، سپاهان، نفت تهران و فولاد خوزستان برای فتح جام شانس جدی دارند که هیچ‌کدام از آنها به معنای واقعی کلمه تحت مالکیت خصوصی نیستند. گاهی به ویژه در مورد تراکتورسازی و سپاهان این ادعا به گوش می‌رسد که آنها غیردولتی هستند، اما دشوار بتوان این تیم‌ها را خصوصی واقعی دانست.

سقوط در سبد خصوصی‌ها
در حال حاضر بین ۹ تیم حاضر در نیمه پایینی جدول رده‌بندی، نام ۵ تیم خصوصی دیده می‌شود. پدیده مشهد که این اواخر دورانی پر از جنجال و گرفتاری را پشت سر گذاشت، ملوان انزلی، گسترش فولاد تبریز، استقلال صنعتی خوزستان و راه‌آهن تهران که مدت‌ها است مالک مشهورش را در بند حبس می‌بیند، باشگاه‌های خصوصی لیگ امسال هستند که بعضا خطر سقوط را حس می‌کنند. در حال حاضر به ویژه وضع راه‌آهن بسیار خراب است و این تیم ریشه‌دار با توجه به برنامه سختی که در پیش رو دارد، خیلی سخت بتواند خودش را در لیگ نگه دارد. این سایه شوم کم‌وبیش ملوان، گسترش و استقلال صنعتی را هم تهدید می‌کند. تنها تیم‌های دولتی نیمه دوم جدول که در نبرد برای فرار از سقوط به سر می‌برند، پیکان و نفت مسجد سلیمان هستند که بین سرگذشت آنها در فصل جاری تفاوت‌های وحشتناکی وجود دارد. اگر نماینده ایران‌خودرو تیمش را با هزینه‌های فراوان در فصل نقل‌وانتقالات بست و ستاره‌هایی مثل رحمتی، نصرتی و ساموئل را به خدمت گرفت، تیم مسجد سلیمانی با مشکلات حاد اقتصادی مواجه بود؛ مصائبی که شاید اگر کمی خفیف‌تر بودند، این تیم پرهوادار حالا در جایگاه امن‌تری در جدول به سر می‌برد.

سرخابی‌ها در برزخ
وضعیت پرسپولیس و استقلال هم امسال جالب بود. این دو تیم که پیش از این باشگاه‌هایی دولتی شناخته می‌شدند، امسال به شکل جدی وارد پروسه واگذاری به بخش خصوصی شدند و نوعی دوران‌گذار را تجربه کردند. در شرایطی که وضع فعلی آنها را می‌توان نوعی اجاره موقت دانست، سرخابی‌های محبوب پایتخت نتوانستند در لیگ چهاردهم عملکرد چندان مطلوبی داشته باشند. استقلال که تقریبا از قهرمانی قطع امید کرده، حداکثر تلاشش را برای کسب سهمیه آسیایی به کار خواهد بست. وضع پرسپولیس اما به مراتب اسفبارتر است. این باشگاه که با انواع و اقسام مشکلات مدیریتی مواجه بوده، امروز در حالی روی پله دهم جدول رده‌بندی جا خوش کرده که شاید اگر چند اتفاق عجیب دیگر در لیگ رخ بدهد، سرخپوشان برای اولین بار در طول تاریخ‌شان به مسابقات لیگ یک سقوط کنند. به هر حال آنچه مسلم است اینکه پرسپولیس و استقلال با شیوه فعلی مالکیتی و مدیریتی، چندان موفق عمل نکرده‌اند.

عامل ناکامی خصوصی‌ها چیست؟
در مورد چرایی ناکامی باشگاه‌های خصوصی در فوتبال ایران، می‌توان مباحث مفصلی را مطرح کرد. با این همه در نگاهی اجمالی این‌طور به نظر می‌رسد که دو دسته از مسائل مالی و مدیریتی نقش پررنگی در این زمینه داشته باشند. در حوزه اقتصادی، آرامش، استمرار و نظمی که در پرداخت‌های مالی باشگاه‌های دولتی دیده می‌شود، در خیلی از تیم‌های خصوصی وجود ندارد. به هر حال خیلی مهم است که بازیکنان و کادر فنی بدانند پول‌شان را مرتب و به اندازه می‌گیرند و می‌توانند با خاطری آسوده به کارشان بپردازند. باشگاه‌های خصوصی از این حیث عمدتا درگیر نوساناتی هستند که وضع را برای آنها سخت می‌کند. از سوی دیگر هم تجربه مدیریتی یک بحث بسیار مهم است. در حقیقت شیوه باشگاه‌داری دولتی در ایران سابقه‌ای بسیار طولانی دارد، سال‌ها امتحان شده و به تدریج راهش را پیدا کرده است. در این مدل، مدیران می‌دانند که نباید آنقدرها انتظار بازگشت سرمایه را داشته باشند و نیز از چم و خم کار آگاه هستند. در نقطه مقابل اما باشگاه‌داری خصوصی در ایران تجربه دیرپایی نیست. خیلی‌ها که با کلی شور و شوق وارد این حوزه می‌شوند، نمی‌دانند که دقیقا چه چیزی انتظار آنها را می‌کشد. به این ترتیب است که خیلی از آنها در میانه‌های راه و بعد از رویارویی با مشکلات غیرمنتظره، به نوعی کار را ول می‌کنند و مشکلات مضاعف برای باشگاه به وجود می‌آورند. این همه، البته غیر از انگیزه‌های نامتعارف برخی از افراد و گروه‌های مستقل برای حضور در فوتبال است که از پایه ایراد دارد و بحث جداگانه خاص خودش را می‌طلبد.