پنج عامل شایع ضعف حافظه
عاطفه چهره‌گشا کاهش توانایی فرد در فراگیری موضوعات جدید یا کاهش توانایی در به یاد آوردن دانسته‌های قدیم را «اختلال حافظه» می‌نامیم. در افراد سالمند مبتلا به بیماری‌های تحلیل‌برنده مغز و اعصاب مثل «آلزایمر»، اختلالات حافظه وجود دارد با اینکه گاهی سالمند، منکر وجود ضعف حافظه در خودش می‌شود، اطرافیان وی از اختلال حافظه او شکایت دارند. گاهی هم اختلال در سایر موارد شناختی به اشتباه به حساب ضعف حافظه گذاشته می‌شود. نقص در توجه که در بیماران افسرده وجود دارد، ممکن است خود را به شکل ضعف حافظه نشان دهد یا ناتوانی گفتاری در سالمندی که قادر به پیدا کردن کلمه مناسب برای بیان منظور خود نیست، به حساب ضعف حافظه گذاشته می‌شود، اما آیا اختلال حافظه، قابل درمان است؟
۱ - داروها
گروهی از داروها باعث تغییر در توانمندی شناختی فرد و حافظه او می‌شوند یا می‌توانند اختلال شناختی جزئی موجود را تشدید کنند. فهرست بلندی از داروها وجود دارد که در فرد سالمند باعث افزایش گیجی و کاهش سطح هوشیاری می‌شوند. برخی از داروهای آرام‌بخش، داروهای فشار خون، داروهای ضداسید معده مانند سایمتیدین و رانیتیدین، داروهای ضدالتهاب، کورتیکواستروییدها، داروهای ضدپارکینسون و بسیاری دیگر از این گروه داروها هستند. سالمندان به عوارض سمی بودن داروها بیشتر از جوانان و بزرگسالان حساس هستند زیرا به علت بروز تغییراتی در سطح چربی‌های بدن و سوخت و ساز داروها، مقدار این داروها در خون و سیستم اعصاب مرکزی آنان بالاتر است و حتی با مصرف مقادیر غیررسمی دارو نیز گاهی علائمی بروز می‌دهند.
۲ - دلیریوم
دلیریوم یعنی اختلال سطح هوشیاری به‌طور ناگهانی. این نقص موقت و برگشت‌پذیر در عملکرد مغز که خود را به شکل عملکردهای شناختی نشان می‌دهد به علل متفاوتی ایجاد می‌شود. علل ساختمانی مغز، موارد مربوط به سوخت‌وساز بدن، ایجاد سمیت و علل روانی از دلایل بروز دلیریوم هستند. این اختلال سطح هوشیاری مختص سالمندان نیست و در هر سنی امکان بروز آن وجود دارد. سالمندان مبتلا به زوال عقل زمانی که دچار عفونت، ضعف خون‌رسانی، کمبود اکسیژن، کم‌آبی و... می‌شوند، مستعد دچار شدن به دلیریوم هستند. بیهوشی عمومی و جراحی نیز از دیگر دلایل وارد شدن به حالت دلیریوم است. اختلال شناخت، ناتوانی در تمرکز فکر و کاهش دامنه توجه از علائم مشخص دلیریوم به شمار می‌رود.
۳ - افسردگی
در حدود 15 درصد از افرادی که از نقص حافظه شکایت دارند یا قادر به انجام وظیفه در سایر عملکردهای شناختی خود نیستند، زمینه افسردگی دیده می‌شود. اگرچه احساسات و عواطف جزو موارد شناختی محسوب نمی‌شوند اما اثر متقابل میان خلق و خو و حافظه با سایر عملکردهای شناختی باعث می‌شود بررسی احساسات به عنوان جزئی از روند ارزیابی مشکلات حافظه و شناخت باشد. اندازه‌گیری وضعیت حافظه در سالمندان مبتلا به افسردگی در مقایسه با سالمندان طبیعی، تفاوت بارز و قابل‌توجهی ندارد و این اختلال حافظه با درمان افسردگی برطرف می‌شود و دائمی نیست. این سالمندان افسرده که مبتلا به زوال عقل نیستند، عموما دچار نقص در سرعت و توجه هستند. به‌طور مثال در هجی کردن یک کلمه به‌طور معکوس دچار مشکل می‌شوند و سلیسی گفتار کلمات پشت سر هم از یک نوع مقوله را از دست می‌دهند، مثلا نام بردن حیوانات پشت سر هم.
افراد سالمند در مقایسه با افراد طبیعی بیشتر به خاطرات منفی گذشته خود رجوع می‌کنند، اما از نظر به یادآوردن خاطرات با افراد طبیعی تفاوتی ندارند. انجام کارها در افراد افسرده به‌ویژه کارهایی که نیاز به تلاش دا رند، نسبت به افراد طبیعی بدتر است که احتمالا به‌دلیل انگیزه کمتر افسرده‌ها نسبت به افراد طبیعی است. بعضی از علائم و نشانه‌های افسردگی ممکن است با علائم و نشانه‌های زوال عقل شباهت داشته باشد؛ مثل کاهش توانایی در تمرکز فکر یا قطع ارتباط با جامعه یا اختلالات خواب. باید بدانیم که تمام این علائم در افسردگی با درمان صحیح برطرف می‌شود.
4- بیماری‌ها
هر بیماری‌ای که بتواند در سوخت‌وساز بافت مغز اختلال ایجاد کند، باعث اختلال در حافظه و قدرت شناخت در بیمار می‌شود. بیماری‌هایی مثل بیماری‌های حاد و مزمن تنفسی، بیماری نارسایی کبد و بیماری‌های غدد درون‌ریز مثل کم‌کاری تیروئید و پرکاری تیروئید از آن جمله‌اند. توجه داشته باشید بیماری‌های تیروئید در سالمندان به شکل غیرمعمول تظاهر می‌کند و گاهی با علائمی مثل کم‌خوابی، فراموشی، کاهش تمرکز حواس، ضعیف شدن حافظه یا خستگی، خواب آلودگی و کوفتگی همراه می‌شود.
5 - سوءتغذیه
رژیم غذایی غلط یا مصرف نکردن برخی از مواد غذایی در سالمندان و کمبود ویتامین‌ها و ریزمغذی‌ها گاهی به صورت یک عامل ثانویه بروز می‌کند و می‌تواند به علت سوء جذب این مواد در دستگاه گوارش یا دفع بیش از حد آنها از بدن به‌دلیل ابتلا به یک بیماری اولیه، به وجود بیاید. استفاده از برخی داروها در سالمندان باعث جذب نشدن یا جذب کمتر ویتامین‌ها و ریزمغذی‌ها در بدن می‌شود. مصرف الکل و استعمال سیگار نیز در سوءجذب مواد مغذی در بدن نقش مهمی دارد.
مهم‌ترین عارضه در اثر کمبود ویتامین، کم‌خونی مگالوبلاستیک ناشی از کمبود ویتامین B12 و اسیدفولیک است که کم خونی ساده‌ای نیست و باعث کاهش تمام سلول‌های خونی و حتی علامت‌هایی چون سوءجذب در اسهال و در خانم‌ها پاپ اسمیرهای غیرطبیعی (تست سرطان زنانه شان غیرواقعی مثبت می‌شود) می‌شود که پزشک و بیمار را نگران می‌کند. کمبود ویتامین B12 با اختلالات عصبی نیز همراه است و باعث تغییراتی در غلاف رویی رشته‌های عصبی خواهد شد و عملکرد آنها را مختلف می‌کند. اختلال در گام برداشتن، اختلال حس تعادل، از دست دادن کنترل اسفنکتر مثانه و روده (بی‌اختیاری ادرار و مدفوع)، ناتوانی جنسی و زوال عقل از علائم عمده عصبی این کمبود هستند. علت‌های کمبود ویتامین B12 فراوانند؛ کسانی که سال‌ها رژیم سخت گیاه خواری دارند و هیچ‌یک از محصولات پروتئین حیوانی را مصرف نمی‌کنند، کسانی که به سوء جذب B12 یا بیماری شایع کم خونی سالمندی به نام «آنمی پرنیسیوز» دچارند، نارسایی لوزالمعده و مشکلات انتهایی روده باریک مانند سل روده، لنفوم.