راهکار افزایش درآمد  ازمسیر ارتقای شغلی

افرادی که در آزمون‌های متعدد روانشناسی شرکت کرده‌اند به این موضوع اعتراف داشتند که حاضر به کار در شرکتی هستند که حقوق آنها یک میلیون تومان بوده ولی متوسط حقوق سایر کارکنان ۸۰۰ هزار تومان باشد اما حاضر نیستند در شرکتی استخدام شوند که ماهانه دو میلیون حقوق گرفته درصورتی‌که متوسط دریافتی سایرین ۴ میلیون تومان در ماه است. افراد اگر حس کنند که مزایا و منافعی به هم‌رده‌های آنها تعلق‌گرفته و خود از آن محروم هستند، یا به خودخوری و غر زدن روی آورده یا به‌قصد نه شنیدن به سراغ رئیس خود می‌روند.اگر همین‌الان از کارمندانی که به دنبال تغییر و افزایش درآمد هستند نظرسنجی شود می‌بینیم که بیش از ۸۰ درصد آنها آن را غیرممکن دانسته و ۱۹ درصد دیگر هم راه و روش آن را بلد نیستند. اما سوال واقعی اینجاست که آیا کسی که ده سال مشغول به انجام کاری بوده، قابلیت پول‌سازی بیشتری از تخصص خود دارد یا اینکه کار جدیدی را از صفر شروع کند؟

برایان تریسی جمله مشهوری درخصوص مهم‌ترین وظیفه یک کارمند در برابر رئیس خود دارد. او می‌گوید مهم‌ترین سوالی که یک کارمند می‌تواند از رئیس خود بپرسد این است که بگوید: «الان بزرگ‌ترین دغدغه شما چیست و من چه کمکی می‌توانم در رفع آن بکنم؟» ممکن است بسیاری از افراد پرسیدن این سوال را به نوعی جلب توجه برای مدیر تلقی کنند یا آنکه بسیاری نگران واکنش بد احتمالی رئیس خود هستند، بسیاری آن را مؤثر ندانسته و معدود افرادی دست‌به‌کار می‌شوند. اما فرض کنید شما قصد خرید چیزی را دارید، اگر فروشنده ابتدا از نیاز شما بپرسد، از دغدغه شما بپرسد و شما را راهنمایی کند، چقدر از رفتار او ناراحت می‌شوید؟ آیا فروشنده‌ای را دوست دارید که به شما بی‌محلی کرده و با موبایل خود بازی می‌کند؟قطعا رئیس شما تمایل زیادی به درک و رابطه دارد. این پیش‌فرض مهمی است که باید در ذهن شما کاشته شود. اما به همان مثال فروشنده برگردیم، فرض کنید که فروشنده به‌خوبی دغدغه‌های شمارا بشنود اما جنس نامرغوبی به شما تحویل دهد. الان چقدر حرف‌های قشنگ او برای شما جذاب است؟ هیچ. همین موضوع در مورد رئیس شما هم صدق می‌کند. اگر بی‌نظم هستید، کارها و وظایف را به‌موقع و با کیفیت مناسب انجام نمی‌دهید و فقط حرف‌های قشنگ می‌زنید به‌احتمال‌زیاد اولین گزینه تعدیل در بزنگاه خواهید بود.

یک علامت روی تقویم بزنید

اگر قرار است ۱۱ اسفند یک سفر یک‌هفته‌ای بروید، باید تقویم را بازکرده و در آن علامت بزنید (البته نه دو روز قبل از آن) و اگر قرار است یک مذاکره حقوقی موفق داشته باشید یک‌زمان ۳ تا ۶ ماهه به خود بدهید. کارشناسان اقتصاد خانواده می‌گویند اسفند و فروردین زمان مناسبی برای مذاکره نیست و خارج از این دو ماه در تقویم خود علامت بزنید. در این ماه‌های پیش‌رو دو پروژه باید به‌صورت همزمان پیش برده شود. اول اینکه ارزش‌آفرینی شما در شرکت بسیار بالاتر رود. جملاتی مانند کسی قدر من را نمی‌داند و استثمارشده‌ام و... را رها کنید و سعی کنید به یک کارمند ارزش‌آفرین تبدیل شوید.

چطور؟

هر کاری را که از شما خواسته می‌شود در زمان کمتر از انتظار و کیفیت بالاتر از انتظار انجام دهید. انجام کارها با این معیار در کمتر از سه ماه اسب شمارا چندین متر از بقیه اسب‌ها جدا خواهد کرد.لازمه چنین کاری داشتن تمرکز فوق‌العاده است و یکی از عوامل مهم برای حفظ تمرکز، نوشتن کارهایی که باید انجام شود در تقویم و پیش رفتن طبق آن‌هاست. دوم رابطه خود را با رئیس روزبه‌روز بهتر کنید. هفته‌ای یک‌بار از دغدغه‌های او بپرسید (به‌ویژه در انتهای روز). باز هم در تقویم خود علامت بزنید که به هر شکلی و در هر هفته یک پیشنهاد جهت رشد شرکت (انجام سریع‌تر، دقیق‌تر و ارزان‌تر کارها) را نوشته و به رئیس خود بدهید. انجام این کار ظرف سه تا شش ماه شمارا در موضع بسیار قدرتمندی قرار داده، به‌صورتی که هیچ رئیسی دوست ندارد چنین کارمندی را از دست بدهد.

یک هفته مانده به‌روز مذاکره حقوقی چکار کنید؟

یک هفته مانده به‌روز مذاکره با منشی یا دفتردار رئیس صحبت کرده و وقتی برای یکشنبه تا چهارشنبه ساعت ۱۰ صبح تنظیم کنید. فرمول خاصی برای روز و ساعت وجود ندارد اما رئیس شما نباید در زمان مذاکره دغدغه و فکر دیگری داشته باشد و شما با گرفتن وقت اعلام می‌کنید که شخص ثالثی حضور نداشته باشد.با توجه به عملکرد گذشته، شما می‌توانید یک پیشنهاد فوق‌العاده برای انجام سریع‌تر، دقیق‌تر و ارزان‌تر کارها پیدا کنید. آن را به‌صورت خلاصه روی یک برگ کاغذ تایپ کنید و دقیقا و تصویری (عدد، نمودار، آمار) بنویسید که پیشنهاد شما چه منفعتی دارد. در روز ملاقات و پس از اطمینان از اینکه نفر سومی در دفتر رئیس وجود ندارد، برگ پیشنهاد خود را درون یک کیف دستی قرار داده و وارد اتاق او شوید.پس از مقدمه کوتاه از اشتیاق خود از کار در شرکت گفته و به‌صورت خلاصه درخواست ارتقای شغلی کنید و سپس سه دلیل بیاورید که چرا برای این کار شایسته هستید.

در این زمان چند گزینه وجود دارد و شما باید برای هر سناریو یک طرح داشته باشید:

رئیس با این موضوع مخالفت می‌کند (با توجه به سرمایه‌گذاری ۳ تا ۶ ماهه شما بسیار بعید است) در این زمان به‌صورت مؤدبانه از او تشکر کرده و مجددا ذکر کنید که از کار کردن در شرکت خوشحال هستید ولی به نظرتان شایسته پست بالاتری هستید و در انتها یک سوال کلیدی را بپرسید که: جناب آقای رئیس! پیشنهاد شما برای من چیست؟ در صورت مخالفت دوباره بهتر است روی گزینه‌های دیگر و تغییر شرکت کار کنید ولی در برابر این سؤال ممکن است حالت دوم رخ دهد. رئیس می‌گوید: اجازه دهید تا کمی فکر کنم. در این زمان از او تشکر کرده حتما و حتما زمان قرار بعدی برای گرفتن نتیجه را تنظیم کنید (کمتر از یک هفته)، خم شده و از درون کیف خود پیشنهاد فوق‌العاده را بیرون آورده و به او بدهید که این برنامه من برای رفع فلان مشکل یا کسب فلان سود است. سپس با منشی او وقت جلسه بعدی را تنظیم کنید.در حالت سوم هم با توجه به بازخوردهای خوبی که از شما گرفته با پیشنهاد شما موافقت خواهد کرد. این دستورالعمل برای خواندن و رد شدن نیست. شما همیشه می‌توانید به جمع افراد ناراضی در خانواده و محل کار پیوسته و همیشه هم هم‌کلام‌های زیادی خواهید داشت و هم می‌توانید از پیله خود بیرون آمده و کاری انجام دهید.