بهترین نمایشگاه مطبوعات، دکه روزنامه‌فروشی است

دکتر حسین علی افخمی،‌ استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی است. او نگاهی انتقادی به برگزاری نمایشگاه مطبوعات دارد و معتقد است که این نمایشگاه، کارکرد حرفه‌ای و صنفی برای جامعه رسانه‌ای ندارد. افخمی مفهوم نمایشگاه را عنوانی برای تجمیع بازارها و نزدیک کردن تولیدکنندگان و مشتریان کالاها برمی‌شمارد و معتقد است که در حوزه مطبوعات چنین فضایی وجود ندارد و بنابراین اطلاق عنوان نمایشگاه برای دورهمی فعالان رسانه و رسانه‌ها درست نیست. این استاد ارتباطات ایده‌های جالبی را برای جایگزینی نمایشگاه مطبوعات مطرح می‌کند و می‌گوید بهترین نمایشگاه مطبوعات همان دکه روزنامه‌فروشی‌ها است.

آقای دکتر در عصر رسانه‌های اینترنتی و پیام رسان‌های موبایلی و... برگزاری نمایشگاهی با محوریت رسانه‌های مکتوب همچون روزنامه‌ها و مجلات چه جایگاهی می‌تواند داشته باشد؟ اصولا به نظرتان چنین چیزی متناقض نما است یا خیر؟

ببینید، اصولا من با تعریفی که از نمایشگاه در این باره وجود دارد موافق نیستم. دور هم جمع شدن مطبوعات و...، زیر یک سقف نمی‌تواند کارکرد نمایشگاهی داشته باشد. اصولا نمایشگاه با کارکردهای بازاریابی اش تعریف می‌شود. در واقع نمایشگاه‌ها محصول تجمیع بازارها در یک حوزه خاص هستند. آنجا که محصولات و فرآوردهای هر حوزه در معرض نمایش و فروش قرار می‌گیرد. یکی از کارکردهای اصلی نمایشگاه‌ها به هم نزدیک کردن تولیدکننده و مشتری در کنار معرفی محصولات است. اصولا در حوزه مطبوعات چنین فرآیندی وجود ندارد ضمن اینکه فروش و قراردادکاری نیز در حوزه مطبوعات منطقا نمی‌تواند وجود داشته باشد. برای مثال بعید است که صاحبان یک برند تجاری بیایند در نمایشگاه بگردند و رسانه‌ای را برای انتشار آگهی تجاری خود انتخاب کنند. چنین اتفاق‌هایی در نمایشگاه رخ نمی‌دهد یا اگر اتفاق هم بیفتد آنقدر محدود و معدود است که نمی‌تواند کلیت برگزاری نمایشگاه را جهت‌دهی کند.

اما اگر فرض سوال شما را هم بپذیریم،‌ بازهم نکته دیگری وجود دارد که بحث را چالشی می‌کند. ببینید در عصر ما آنچه به خصلت بارز رسانه‌های جدید معروف شده است، سرعت انتقال اطلاعات است. در واقع برنده اصلی در فضای رسانه‌ای کسی است که سریع تر از رقیبانش به اطلاعات دسترسی پیدا می‌کند. رسانه‌های جدید مانند شبکه‌های اجتماعی و پیامرسان‌ها و... توقع مخاطب را از سرعت انتشار اطلاعات بالا برده‌اند. این در حالی است که مطبوعات ما هنوز به‌صورت متمرکز در پایتخت مستقر هستند و در بسیاری از شهرستان‌های کشور روزنامه‌ها با یک روز تاخیر به‌دست مردم می‌رسند. این در حالی است که خود روزنامه‌ها دیروزنامه هستند. یعنی مخاطب با دو روز تاخیر می‌تواند یک خبر را بخواند. خب طبیعی است که تیراژ روزنامه‌ها به سرعت روندی کاهشی را تجربه کند، اما در چنین شرایطی وجود نمایشگاهی برای مطبوعات و... نمی‌تواند اثربخشی و کارآمدی خاصی داشته باشد. برگزاری نمایشگاه در واقع دعوت مخاطب از سراسر کشور برای ملاقات با روزنامه‌ها و مجلات و روزنامه‌نگاران و... است. آیا چنین اتفاقی می‌افتد؟ مسلما خیر! چون مخاطب از رسانه انتظار انتشار اطلاعات سریع و دقیق دارد. دیدن غرفه یک روزنامه یا خبرگزاری و ملاقات با نویسندگان آنها چندان جذابیتی برای مخاطب ندارد.

همین اتفاقی که با نام نمایشگاه برگزار می‌شود، چه کارکردهایی دارد که هنوز هم برگزار می‌شود و همه رسانه‌ها هم استقبال می‌کنند؟

ببینید کارکردهای جنبی نمایشگاه الزاما در حوزه مطبوعات نیست. کارکردهای سیاسی و اجتماعی دارد. در واقع نمایشگاه یک کلوب برای فعالان سیاسی و اجتماعی است. همدیگر را می‌بینند، گپ می‌زنند و وقت می‌گذرانند. به‌نظرم برای پاسخ دادن به این سوال به‌صورت دقیق بهتر است که سوال را اینگونه بپرسیم. اگر نمایشگاه برگزار نشود، چه اتفاقی می‌افتد؟ من معتقدم که در این صورت نه مطبوعات، نه مخاطبان و نه روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه هیچ ضرری نمی‌کنند و خللی ایجاد نمی‌شود.

به‌جای برگزاری نمایشگاه چه پیشنهادی دارید؟

در این جا می‌توان بحث‌های مهمتری را پیش کشید. اگر بخواهیم آلترناتیوی برای نمایشگاه در نظر بگیریم، می‌توانیم در چند حوزه مساله را به بحث بگذاریم. به‌عنوان مقدمه باید بگویم که برگزاری نمایشگاه نه برای رسانه‌ها سود و نتیجه مشخص و قابل‌اعتنایی دارد و نه برای وزارت ارشاد. این در حالی است که این همه ماجرا نیست و هر سال دست کم دو میلیارد تومان خرج روی دست بیت‌المال می‌گذارد. نیروهای انسانی زیادی وقت خود را در یکی دوهفته صرف برگزاری نمایشگاه می‌کنند. هزینه‌های بسیاری صرف غرفه‌سازی و اقلام مصرفی نمایشگاه و... می‌شود. با این همه خروجی نمایشگاه در خدمت مطبوعات نیست. برای اینکه بتوانیم کاری کنیم که نتیجه اش به مطبوعات فایده‌ای برساند، به نظرم باید به این سه، چهار نکته توجه کنیم. نکته اول تشکل‌های صنفی است. تفاوت این تشکل‌ها با نمایشگاه در این است که افراد برای حضور در آنها هدف دارند و به‌صورت منظم در نشست‌های هفتگی، ماهانه یا سالانه شرکت می‌کنند. در واقع با توجه به هویت شغلی خود در آن خود را تعریف می‌کنند اما نمایشگاه مطبوعات این گونه نیست.

منبع هویتی نیست و هدفمند هم برگزار نمی‌شود. دست کم من در این مدت نتوانسته ام هدف مشخصی از برگزاری نمایشگاه کشف کنم. نکته دوم به مقدمه‌ای برمی‌گردد که عرض کردم. هزینه‌ها و وقت افرادی که در این نمایشگاه صرف برگزاری می‌شود می‌تواند به‌صورت سیستماتیک برای آموزش عمومی شهروندان هزینه شود. این موضوع بیشتر به نفع رسانه‌ها است تا برگزاری یک نمایشگاه چند روزه. نکته سومی که می‌خواهم بگویم در واقع یک سوال است. اینکه آیا روزنامه‌نگارها سلبریتی‌های سینمایی و فوتبالی هستند که مردم بخواهند با آنها عکس یادگاری بگیرند؟ مخاطبان رسانه‌ها اسم و عکس روزنامه‌نگاران را می‌بینند و اگر بخواهند می‌توانند مطالب آنها را در رسانه‌هایشان دنبال کنند. ارتباط مخاطب با روزنامه‌نگار از جنس ارتباط هواداران با سلبریتی‌ها نیست که منجر به عکس سلفی و... شود. منظورم این است که نمایشگاهی شدن مطبوعات در واقع موضوعیتی صنفی و حرفه‌ای ندارد.

البته خب همانطور که خودتان هم اشاره کردید،‌ برنامه‌های جنبی نمایشگاه‌ها می‌تواند بر اهمیت و جذابیت آنها اضافه کند. اینطور نیست؟

اتفاقا می‌خواستم به همین نکته اشاره کنم. برنامه‌های جانبی یا خصلت آموزشی دارد و یا تفریحی! بحث تفریحی اش که کلا ارتباطی با بحث ما ندارد. می‌ماند بخش آموزشی. اتفاقا بهترین جای ممکن برای آموزش در حوزه روزنامه‌نگاری مراکز آموزشی و دانشگاه‌ها هستند. ضمن اینکه آموزش در فضای نمایشگاهی به سختی می‌تواند اثرگذار باشد.

آیا در کشورهای توسعه یافته چیزی به نام نمایشگاه مطبوعات وجود دارد؟

من ندیده‌ام. همانطور که در پاسخ به سوال اول هم گفتم اصولا نمایشگاه‌ها خصلت بازاریابی و فروش کالا دارند، نه دورهمی و تازه کردن دیدارها و... در خارج از کشور عمدتا نمایشگاه‌های صنعت چاپ وجود دارد نه نمایشگاه مطبوعات. نمایشگاه کتاب وجود دارد. همانطور که گفتم هیچ کاری در نمایشگاه وجود ندارد که نیازمند عقد قراردادهای کاری بلند مدت و... باشد. حداکثر کاری که روزنامه‌نگاران انجام می‌دهند تلاش برای کاریابی و جست‌وجوی موقعیت‌های بهتر شغلی است. که البته این موارد هم بسیار به ندرت اتفاق می‌افتد. من معتقدم چون نمایشگاه نمی‌تواند در جامعه رسانه‌ها اثرگذار باشد مجبور است که خود را با برنامه‌های جنبی سرگرم کند.مثل دانش‌آموزان دبستانی را بیاورند بازدید. یا در کنار نمایشگاه آب انار و ساندویچ بفروشند و... منظورم از بیان این موارد شوخی نیست. بالاخره این موضوعات هم چرخش مالی ایجاد می‌کنند و به‌نوعی گرم کردن بازار برخی از کسب‌و‌کارها است. مثلا هم کارکرد مثبت دارد که موجب چرخش مالی در صنعت حمل و نقل و موادغذایی و غیره می‌شود، هم کارکرد منفی دارد که ناشی از ترافیک‌ شدید و... است. بالاخره تنوعی هم ایجاد می‌شود تا فعالان رسانه‌ها روزگار کوتاهی را در کنار همدیگر و در محیطی بازتر از تحریریه‌ها تجربه کنند.

البته کارکردهای سیاسی بیشتری دارد.

بله در واقع میعادگاه سیاسی است. به ویژه در سال‌های نزدیک به انتخابات، چهره‌های سیاسی و نامزدهای احتمالی و... برای جلب توجه رسانه‌ها در این نمایشگاه حاضر می‌شوند. به‌نوعی کارکرد کارناوالی دارد. نمایشگاه مطبوعات همانطور که گفتم کارکرد حرفه‌ای و صنفی برای مطبوعات ندارد و عمدتا در حوزه سیاسی و اجتماعی قابل تعریف است. مهمترین کارکرد این نمایشگاه شاید خصلت شبه رویدادسازی نمایشگاه باشد. چیزی شبیه به فوتوآپورچونیتی یا فرصت‌هایی برای عکس گرفتن چهره‌های سیاسی و قدرتمندان و مردم عادی و.... شبه رویدادسازی یعنی اینکه برای مثال یک چهره سیاسی با حضور در نمایشگاه می‌تواند خبرساز شود و در مورد مسائل مختلفی اظهارنظر کند که این اظهارنظرها، خوراک رسانه‌ای ایجاد می‌کند. با این اوصاف من هنوز اعتقاد دارم که نمایشگاه مطبوعات دل خوش کنک روزنامه‌نگاران است و کارکردی به‌نفع مطبوعات و جامعه رسانه‌ای کشور ندارد.

شما معتقدید که نمایشگاه کارکردی ندارد و بنابراین بهتر است که جایگزینی برای آن تعریف شود. خود شما پیشنهاد خاصی در این باره دارید؟

بله همانطور که گفتم در چهار حوزه می‌توان مساله را بررسی کرد، اما پیشنهاد شخص من می‌تواند این باشد که هزینه‌های برگزاری نمایشگاه را به‌عنوان بن به مردم یا دانشجویان یا... بدهند که بازار خرید مطبوعات گسترش پیدا کند. اگر این اتفاق بیفتد به گمان من ممکن است تیراژ بسیاری از روزنامه‌های کشور دو تا سه برابر افزایش پیدا کند و این اتفاق بزرگی در مطبوعاتی ایرانی است. باید به این فکر کنیم که چرا پس از برگزاری بیست و دو نمایشگاه مطبوعات، شمارگان روزنامه‌های ما از حدود ۳.۵ میلیون در سال ۷۸ به کمتر از یک میلیون در سال‌های اخیر رسیده است؟ اگر نمایشگاه‌های ما در ترویج فرهنگ روزنامه خوانی موفق بودند آیا چنین اتفاقی می‌افتاد؟ اگر در سال ۷۸ میزان بازدید مردم از نمایشگاه مطبوعات رکورد زد به دلیل نفس برگزاری نمایشگاه نبود؛ بلکه علت آن را باید در فضای سیاسی و اطلاع‌رسانی قوی مطبوعات آن موقع جست‌و‌جو کرد؛ یعنی نمایشگاه بهانه‌ای بود تا مردم روزنامه‌نگارانی که آن مطالب را می‌نویسند از نزدیک ببینند و با آنها گفت‌وگو کنند.

همانطور که گفتم بهتر است پول هنگفتی که همه ساله صرف برپایی این نمایشگاه می‌شود در راه‌هایی چون بورس تحصیلی رشته روزنامه‌نگاری در مناطق محروم مانند سیستان و بلوچستان صرف شود تا ژورنالیسم در تمام کشور تقویت شود یا اینکه این پول صرف اموری چون تقویت تشکل‌های صنفی روزنامه‌نگاری شود. من هنوز هم معتقد هستم که بهترین نمایشگاه مطبوعات دکه روزنامه‌فروشی است و مادامی که احزاب سیاسی و تشکل‌های صنفی جان نگیرند و نشریات نتوانند با تکیه به آنها قلم بزنند؛ روزنامه خوانی رواج پیدا نمی‌کند؛ چراکه مردم دلیلی برای صرف هزینه و زمان در این باره نمی‌بینند.

آیا می‌توان کارکرد نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها را تغییر داد و این نمایشگاه بیشتر به محلی برای گفت‌وگوی رسانه‌ها با هم و آشنایی مسوولان با مشکلات حوزه رسانه تبدیل شود؟

باید دید آیا هزینه و فایده چنین نمایشگاه‌هایی با همدیگر برابری می‌کند؟ یعنی آیا بهتر نیست هزینه‌ای که ما از نظر وقت عمومی، فضا و از نظر هزینه‌های مالی صرف می‌کنیم، آن را برای توسعه تشکل‌های صنفی روزنامه‌نگاری و آموزش حرفه‌ای حین خدمت برای روزنامه‌نگار‌ها صرف می‌کردیم؟ آیا برای جامعه مطبوعاتی ما کاربردی‌تر نبود؟ به عقیده من مطبوعات حضورشان باید روی همان دکه‌ها باشد که خودش یک نمایشگاه است. نمایشگاه مطبوعات تا این دوره حتی نتوانسته است مشکل و معضلات رسانه‌ها را هم شناسایی و راه‌حلی برای آنها پیدا کند و به نظرم کارکردی در این زمینه نداشته است. عده‌ای مثلا اگر در بیرون از نمایشگاه به هر دلیلی نتوانسته‌اند نشریات یا مجله‌ها را به فروش برسانند، به نمایشگاه می‌آیند و نشریه خود را با نصف قیمت می‌فروشند که این کاملا جنبه بازار سیاه دارد و آن جنبه اطلاع‌رسانی و حرفه‌ای و بازاریابی واقعی در نمایشگاه دیده نمی‌شود.