نگاهی به راهاندازی بازار آب درکشور
آنچه در سالهای اخیر بسیار مطرح شده نظام قیمتگذاری آب است. این نظام قیمتگذاری برای آب در پی بروز خشکسالی و کمآبی در جهان و پیامدهای گرمایش و تغییر وضعیت آب و هوایی زمین بهطور روزافزون اهمیت پیدا میکند؛ به ویژه آنکه مصرف غیربهینه و در مواردی نابجای آب به ویژه در بخش کشاورزی، موجب شده است قیمت بهعنوان سیگنالی برای مصرفکنندگان این ماده ارزنده مورد توجه قرار گیرد. این کار میتواند با تعیین قیمت برای آب، نحوه مصرف آن را در منطقهای که با بحران آب در آینده روبهرو خواهد شد کنترل و این منبع حیاتی را برای مصرف نسلهای آتی ذخیره کند.
آنچه در سالهای اخیر بسیار مطرح شده نظام قیمتگذاری آب است. این نظام قیمتگذاری برای آب در پی بروز خشکسالی و کمآبی در جهان و پیامدهای گرمایش و تغییر وضعیت آب و هوایی زمین بهطور روزافزون اهمیت پیدا میکند؛ به ویژه آنکه مصرف غیربهینه و در مواردی نابجای آب به ویژه در بخش کشاورزی، موجب شده است قیمت بهعنوان سیگنالی برای مصرفکنندگان این ماده ارزنده مورد توجه قرار گیرد. این کار میتواند با تعیین قیمت برای آب، نحوه مصرف آن را در منطقهای که با بحران آب در آینده روبهرو خواهد شد کنترل و این منبع حیاتی را برای مصرف نسلهای آتی ذخیره کند. اما به نظر میرسد نخستین پیشفرض لازم برای قیمتگذاری آب و ایجاد بازار برای این ماده، پذیرفتن بحث کالا بودن آن است. این بحث در گذشته مخالفان بسیاری داشت اما اکنون به نظر میرسد مورد پذیرش قرار گرفته است. بدون پذیرش کالا بودن نمیتوان بازار آب را تشکیل داد زیرا بدون قیمت، امکان ایجاد بازار وجود ندارد. پس از پذیرش کالا بودن آب، میتوان سایر بحثهای اقتصادی را برای راهاندازی بازار آب پی گرفت.
از جمله اینکه وقتی بپذیریم چیزی کالا (آب کالای خوب محسوب شود) است، پس تابع اصول و فروض اقتصادی میشود و باید از روند عرضه و تقاضا پیروی کند. اگر به ادبیات اقتصادی رجوع کنیم، اقتصاد را علمی میدانند که برای تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود انسان ایجاد شده است. این کمیابی عموما خود را در قیمت نشان میدهد؛ بهطوری که هر چه مادهای کمیابتر و محدودتر باشد، قیمت آن بالاتر خواهد بود و هر چه فراوانتر باشد بهای آن کمتر است. اختلال در روند قیمتگذاری همواره این مشکل را ایجاد میکند که بهای یک محصول نتواند درست و به خوبی، کمیابی آن محصول را منعکس کند و سیگنالی که به مصرفکننده میدهد این باشد که به دلیل ارزان بودن و بهای پایین آن محصول میتواند به میزان زیادی از آن کالا استفاده کند تا در رقابت برای مصرف آن کالا بازنده نباشد. در این راستا میتوان به اهمیت قیمتگذاری صحیح در مورد منابع کمیابی همچون آب پی برد.
علاوه بر روند مصرف آب که در کشور شاهد آن هستیم، برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی نیز مشکلات زیادی برای برخی از مناطق کشور به وجود آورده که یکی از پیامدهای آن فرونشست زمین در برخی از نقاط کشور بوده است. گرمای کمسابقه و بیسابقه در ایران و بسیاری از سایر نقاط جهان نیز به این موضوع بیشتر متاثر کرده دامن زده و علاوه بر اینکه نیاز به منابع آب را از سوی متقاضیان افزایش داده، عرضه آن را نیز به دلیل کاهش نزولات جوی و میزان بارشها در قیاس با متوسط سالها، تحت تاثیر قرار داده است. در واقع وضعیت نزولات جوی به گونهای است که به گفته وزیر نیرو، اگرچه میزان بارندگی نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲۴ درصد افزایش را نشان میدهد اما نسبت به متوسط درازمدت، بیانگر ۲ درصد کاهش است. این مسائل موجب میشود آب به محصولی کمیابتر تبدیل شود و از همین رو، بهایی که برای مصرف آن در نظر گرفته میشود طبق اصول اقتصادی باید بالاتر باشد.
چنانچه اشاره شد، نگاهی به وضعیت مصرف آب، نابهینگی را نشان میدهد. طبق آماری که از مصرف آب در جهان بر اساس مطالعات سازمان ملل موجود است، اگر مردم به اندازه ۴۰ درصد از منابع تجدیدشونده آب استفاده کنند آن منطقه در مرحله تعادل و اگر بیشتر از ۴۰ درصد استفاده شود، در مرحله تنش آبی و اگر بیش از ۶۰ درصد از منابع تجدیدشونده مورد استفاده قرار بگیرد، آن منطقه در مرحله بحران قرار گرفته است. این در شرایطی است که در حال حاضر ۸۶ درصد از منابع آب تجدیدشونده در ایران مصرف میشود. همچنین به گفته وزیر نیرو این عدد در گذشته بیش از ۹۰ درصد بوده است اما در حال حاضر با مدیریت مصرف این عدد به ۸۶ درصد رسیده است.
در این میان نقش کشاورزی در مصرف آب بسیار پررنگ است؛ بهطوری که گفته میشود حدود ۹۲ درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود.بحث مهم دیگری که در مورد هر کالایی در بازار وجود دارد، بحث مالکیت است. آب و راهاندازی بازار در این زمینه نیز نمیتواند از این زمینه مستثنی باشد. این موضوع بهخصوص در کشاورزی باید مورد توجه قرار گیرد که مصرف آب در آن بهشدت نابهینه است. بهبود این وضعیت و راهکارهایی مانند بهبود فناوری در این بخش میتواند اثر معناداری بر میزان برداشت و استحصال منابع آبی داشته باشد. یکی از موارد مهم که در همین راستا در حوزه کشاورزی مطرح میشود حقابه است. حقابه عبارت است از حق شخص بر قسمتی از آب رودخانه یا نهر منشعب از آن یا حق شخص بر قسمتی از آب قنات و چشمه. اصلاح وضعیت حقابهها در صنعت و کشاورزی نیز در این حوزه اهمیت فراوانی دارد.به رغم تمام آنچه گفته شد و مواردی که برای اصلاح وضعیت نابسامان مصرف آب در کشور و لزوم راهاندازی بازار آب مطرح شد، مسائلی نیز در حوزه آب و مصرفکنندگان وجود دارد که میتواند برای این موضوع تا حدودی مشکل آفرین باشد. بحث راهاندازی بازار آب اگر چه میتواند نشانههای مثبتی برای اصلاح مصرف آب ایجاد کند، اما نحوه اجرای آن نیز اهمیت فراوانی دارد.
مباحثی همچون عدالت اجتماعی، برخی انواع شکست بازار، پذیرش عمومی نظام قیمتگذاری آب، توجه به طبقات محروم و تعیین نرخ مناسب که در مواردی حتی ممکن است طبقات محروم را نیز با مساعدتهایی روبهرو کند، از مسائلی است که راهاندازی بازار آب ممکن است با آن مواجه شود و برای ایجاد بازار آب باید مد نظر قرار گیرند.
ارسال نظر