منشا بحران آب ایران
غزاله طایفه
شاخصهای سازمان ملل متحد و موسسه بینالمللی مدیریت آب، حاکی از این است که ایران در آستانه قرار گرفتن در بحران شدید آبی است. ایران برای حفظ وضع موجود تا سال ۲۰۲۵ میلادی باید بتواند به منابع آب قابل استحصال خود بیفزاید که این مقدار با توجه به امکانات و منابع آب موجود غیرممکن به نظر میرسد. این بدان معناست که حتی با بالاترین راندمان و بهرهوری ممکن در مصرف آب، گروهی از کشورها برای تامین نیازهایشان منابع آب کافی در اختیار نخواهند داشت. حدود ۲۵ درصد مردم جهان از جمله ایران مشمول این گروه هستند.
غزاله طایفه
شاخصهای سازمان ملل متحد و موسسه بینالمللی مدیریت آب، حاکی از این است که ایران در آستانه قرار گرفتن در بحران شدید آبی است. ایران برای حفظ وضع موجود تا سال ۲۰۲۵ میلادی باید بتواند به منابع آب قابل استحصال خود بیفزاید که این مقدار با توجه به امکانات و منابع آب موجود غیرممکن به نظر میرسد. این بدان معناست که حتی با بالاترین راندمان و بهرهوری ممکن در مصرف آب، گروهی از کشورها برای تامین نیازهایشان منابع آب کافی در اختیار نخواهند داشت. حدود ۲۵ درصد مردم جهان از جمله ایران مشمول این گروه هستند. اما سوال این است که قرار گرفتن ایران در بحران آبی از کجا نشات میگیرد؟ بررسیهای کارشناسی حاکی از این است که افت شدید منابع آب سفرههای آب زیرزمینی کشور، بالا بودن نسبت اراضی آبی، کاهش کیفیت منابع آبی، رشد جمعیت، ضعف در ایجاد مکانیزمهای کارآ در برنامه جهت ایجاد نظام قیمتگذاری و تعیین ارزش آب و ارزیابی تولیدات کشاورزی بر مبنای مصرف آب و ضعف و خلاءهای موجود در قوانین موضوعه از جمله عواملی هستند که به بحران آبی کشور دامن زدهاند. به اعتقاد کارشناسان، مدیریت آب کشور باید ارزش اقتصادی آب، شامل ارزش ذاتی آن در هر یک از حوضههای آبریز، متناسب با شرایط طبیعی و اقلیمی دسترسی به آب، ارزش سرمایهگذاریهای تامین، انتقال، توزیع و بازیافت آب برای بخشهای مختلف مصرف را تعیین و اعلام کند تا در برنامههای توسعه بخشهای مصرف، منظور شود.
مطابق اعلام متولیان حوزه آب، در ۴۰ سال قبل هر ایرانی سالانه بیش از ۷۵۰۰ مترمکعب آب تجدیدشونده در اختیار داشت، ولی در حال حاضر این میزان به کمتر از ۱۴۰۰ مترمکعب کاهش یافته و منابع آبی نیز با افزایش مصرف و میزان سرانه در اختیار هر ایرانی، روز به روز محدود میشود. با توجه به نظریه سازمان ملل متحد، در کشورهایی که به ازای هر فرد در طول سال کمتر از ۱۵۰۰ مترمکعب آب تجدیدپذیر در اختیار باشد، آن کشور در مرحله بحران به سر میبرد. این در حالی است که به اعتقاد مسوولان کشور، ایران از این وضعیت عبور کرده و هماکنون در مرحله بحران قرار دارد. علاوه بر این، آمار و ارقام نشان میدهد که در ایران بیش از ۸۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر کشور استحصال و مصرف میشود. این موارد در کنار پیشبینی تداوم خشکسالی در کشور و تغییر اقلیم حاکی از وقوع بحران آب است. مصادیق این بحران مانند از بین رفتن زیست بومهای آبی کشور، تخریب منابع آب زیرزمینی و بروز مناقشات محلی در مورد آب قابل ذکر است. مطابق جدیدترین گزارشها، ۳۰۱ شهر ایران در استانهای فارس، اصفهان، یزد، کرمان، خراسان جنوبی و بخشهایی از سیستان و بلوچستان با تنش آبی (نقطه سربه سر تولید و مصرف آب) مواجه هستند که یک علامت خطر بزرگ برای کشور است.
وضعیت کنونی ریزشهای جوی و روانآبهای کشور حاکی از این است که مقدار متوسط ریزشهای جوی بلندمدت برای کشور برابر ۴/ ۲۴۳ میلیمتر است. حداکثر و حداقل بارش سالانه بلندمدت به ترتیب برابر ۵/ ۳۴۴ و ۳/ ۱۳۸ میلیمتر است که در سالهای آبی ۱۳۷۲-۱۳۷۱ و ۱۳۸۷-۱۳۸۶ رخ داده است. همچنین مقدار متوسط بارش ۱۰ ساله اخیر حدود ۵/ ۲۲۲ میلیمتر بوده که نسبت به متوسط بلندمدت ۲۱ میلیمتر کاهش داشته که معادل ۶/ ۸ درصد کاهش است. مقدار متوسط بلندمدت حجم جریان سطحی آب نیز حدود ۸۶ میلیارد مترمکعب بوده و مقادیر حداکثر و حداقل آن حدود ۱۷۴ و ۳۸ میلیارد مترمکعب، به ترتیب مربوط به سالهای آبی ۱۳۴۸-۱۳۴۷ و ۱۳۸۸-۱۳۸۷ است. متوسط ۱۰ ساله اخیر حجم جریان سطحی نسبت به دوره بلندمدت، حدود ۳۲ درصد کاهش داشته است. برخلاف درصد کم کاهش ریزشهای جوی در کشور، درصد کاهش حجم جریان سطحی زیاد است. علل اصلی این امر را میتوان در عدم تغذیه رودخانه از منابع آب زیرزمینی به دلیل افت سطح آب آبخوانهای زیرزمینی، توسعه کشاورزی و افزایش سطح زیرکشت و برداشت بیشتر آب از رودخانهها و جریانهای سطحی و تغییر الگوی بارشهای مولد روانآبها دانست. افزایش کسری تجمعی در مخازن و آبخوانهای زیرزمینی طی سالهای ۱۳۴۷، ۱۳۶۱، ۱۳۸۴، ۱۳۸۹ و ۱۳۹۲ به ترتیب حدود ۱/ ۰، ۲/ ۲، ۲/ ۶۵، ۹۷ و ۱۰۹ میلیارد مترمکعب است که بحرانی جدی و فشاری بیش از آستانه تحمل آبخوانها، به آنها وارد کرده است.
تعداد دشتهای ممنوعه کشور نیز از حدود ۱۵ دشت در سال ۱۳۴۷ به ۳۱۹ دشت در سال ۱۳۹۳ افزایش یافته و به دلیل روند صعودی مصارف و بهرهبرداریهای ناپایدار از منابع آب زیرزمینی، تعداد دشتهای ممنوعه در حال افزایش است. از عکسالعملهای آبخوانها به این امر، کاهش ظرفیت آبی آنها است که به رغم افزایش تعداد چاهها از سال ۱۳۸۸ به بعد روند افزایش تخلیه چاهها تبعیت از افزایش تعداد چاهها نداشته و قدرت آبدهی چاهها به دلیل افت زیاد سطح آب و کاهش ظرفیت آبخوان، کاهش نشان داده است. دادههای آماری وزارت نیرو حاکی از این است که عمده مصارف آب سطحی و زیرزمینی در کشور را بخش کشاورزی با حدود ۸۹ درصد به خود اختصاص داده است. پس از آن بخش شرب و بهداشت با حدود ۸ درصد در رتبه دوم و صنعت با ۳ درصد در مکان سوم قرار دارد. البته ذکر این نکته ضروری است که بخشی از سهم بالای بخش کشاورزی در مصرف آب به دلیل ماهیت آن است، بهطوریکه سهم بخش کشاورزی در جهان حدود ۷۵ درصد و در کشورهای ما نزدیک به ۸۷ درصد است. تحلیلهای کارشناسی مرکز پژوهشهای مجلس حاکی از این است که به رغم وجود برخی نقاط قوت و فرصتها در بخش آب از جمله زیرساختها و تاسیسات گسترده موجود و وجود اسناد بالادستی متعدد، نقاط ضعف و چالشهای متعددی در این بخش وجود دارد. عمده نقاط ضعف و چالشهای مذکور به دلیل قوانین و مقررات ناکارآمد، سوءمدیریتهای انباشته، نبود برنامههای بلندمدت و برخی محدودیتهای جغرافیایی و طبیعی است. در حال حاضر، از نبود اقتدار در بخش آب و آبفا، عدم ارتباط و هماهنگی منسجم بین دستگاههای مختلف در راستای حکمرانی موثر، عدم رویکرد اقتصادی به آب، خدمات و نظام یارانهای با قیمت تمام شده، عدم توجه به آمایش سرزمین و برنامهریزی مبتنی بر آن، ضعف در هماهنگیهای فرابخشی، پایین بودن بهرهوری آب و نبود الگوی مصرف بهینه آب در بخشهای مختلف مصرف، استهلاک تاسیسات و نبود اعتبارات مناسب برای تعمیر و نگهداری، نبود قوانین بازدارنده مناسب برای مقابله با مصرف بیرویه آب در بخشهای مختلف، نبود یک پایگاه اطلاعاتی منسجم در بخش آب و آبفا، عدم توان تاثیرگذاری بر تقاضا و اصلاح الگوی مصرف به خصوص در بخشهای کشاورزی و صنعت بهعنوان چالشهای این بخش نام میبرند. از سوی دیگر، عدم کارآیی قوانین مناسب برای حضور و مشارکت بخش خصوصی، ضعف اطلاعرسانی، آموزش همگانی و فرهنگسازی، تعدد پروژههای نیمهتمام اجرایی، بهرهبرداری کم از منابع آبهای مرزی و مشترک، بهرهبرداری ناکارآمد از امکانات طبیعی موجود، وابستگی زیاد به منابع مالی عمومی و عدم برنامهریزی و تطبیق با خشکسالی و تغییر اقلیم بهعنوان دیگر چالشهای این بخش یاد میشود.
از سوی دیگر، منابع آب کشور با تهدیدهایی نیز روبهرو است که از جمله آن میتوان به محدودیتهای طبیعی و کاهش منابع آب تجدیدشونده و تغییر اقلیم و آثار آن بر منابع آب کشور، اتکای بیش از حد به آب در توسعه نقاط مختلف کشور، افزایش نرخ رشد جمعیت و شهرنشینی و کمبود آب شرب، افزایش آلایندهها در محیطهای آبی، تنشهای ناشی از تشدید رقابت بین متقاضیان آب، تعارضات منطقهای برای استفاده از منابع آبهای مرزی و مشترک، افزایش تقاضای آب در کشور، عدم وجود الگوی کشت متناسب با اقلیم مناطق مختلف، دخالت عوامل سیاسی در برنامهریزی بخش، کاهش ذخایر آبهای زیرزمینی و افت سطح آبخوانها، عدم تدوین و تصویب سند ملی و طرح جامع بلندمدت آب اشاره کرد. واضح است که با تداوم سیاستهای بخش آب بهصورت فعلی، چالشهای بیشتر و ابعاد تازهای از بحران آب در آینده آشکار خواهد شد، از جمله میتوان به کاهش بیشتر منابع آب موجود، تهدید امنیت آبی و غذایی کشور، از بین رفتن زیست بومهای آبی و تحتالشعاع قرار گرفتن امنیت ملی کشور اشاره کرد. با توجه به این مطالب لزوم جهتگیریها در برنامهریزی بخش آب کاملا ضروری و غیرقابل اجتناب است. همچنین بررسیها نشان میدهد که مولفههای مرتبط با هنجارهای اجتماعی، نیت و توانایی بهرهبرداران در شکلگیری بهرهبرداری ناپایدار از منابع آب زیرزمینی موثر بودهاند، اما این امر در تدوین برنامههای پیشین توسعه مورد کمتوجهی واقع شده است. با توجه به بحران آب در کشور، متولیان این حوزه معتقدند حل این معضل در گرو همکاری و هماهنگی میان تمامی متخصصان و اندیشمندان حوزههای فنی و علومانسانی است و همه باید برای حل بحران آب بسیج شوند.
مسوولان هشدار میدهند که تداوم وضعیت کنونی بحران آب در کشور و همزمان با آن گرم شدن کره زمین و تغییرات اقلیمی به معنای ایجاد بحرانهای اجتماعی در آینده خواهد بود. برخی از ارزیابیها حاکی از این است که تهدید دوم بعد از تنشهای سیاسی در منطقه، جنگهایی است که ممکن است بر سر منابع آب ایجاد شود. در حال حاضر، برای پایداری در توسعه و منابع آب، لازم است که مصرف کاهش یابد، زیرا ادامه وضعیت موجود حیات انسان و تمدن ایران را مورد تهدید قرار میدهد. به اعتقاد برخی از کارشناسان، استفاده از تجربیات کشورهای دیگر به ویژه کشورهایی که اقلیمی مشابه ایران دارند، میتواند بسیار راهگشا باشد و نباید خود را اسیر آزمون و خطاهای دوباره کنیم.
ارسال نظر