مژده ابراهیمی:
اوجگیری انتظارات برای رشد بورس بالاخره به مثبت شدن شاخص منجر شد، اما آیا این روند به معنی آغاز یک مسیر بهشدت صعودی تا پایان سال است؟ البته بازار سرمایه در فصل آخر ۱۴۰۲ متاثر از شرایط سیاسی و اقتصادی کشور خواهد بود؛ کسری بودجه، چشمانداز فروش نفت و سطح صادرات غیرنفتی در کنار چشمانداز تورم همه از عوامل اثرگذار بر آتیه کوتاهمدت بورس هستند؛ مواردی که در کنار عدماعتماد سرمایهگذاران حقیقی و تازهواردان بازارسرمایه، آینده بورس را به موضوعی مبهم تبدیل کردهاند.
بازار سرمایه ایران با مشکلات عدیدهای مواجه است؛ از ضعف نهاد ناظر و عدمشفافیت اطلاعات گرفته تا حضور گسترده شرکتهای شبهدولتی، عدمتعیین تکلیف شرکتهای سهام عدالت در این بازار و قیمتگذاری دستوری، جملگی چالشهایی را فراروی بازار سرمایه ایران ایجاد کردهاند. البته چنانچه بخواهم چالشهای این بازار را دستهبندی کنم، برخی مسائل درون ساختاری است و بخشی از چالشها از بیرون بازار و اقتصاد سیاسی به آن تحمیل میشود. در حوزه مسائل ساختاری درونی بازار، ضعف نهادهای بازار مشهود است.
شاید بیشترین انتظار فعالان بازار برای جبران جاماندگی از تورم، رشد بازار در سهماه پایان سال باشد، ولی حتی پس از دههها مطالعه توسط باهوشترین ذهنهای مالی و انجام تحقیقات گسترده، پاسخ محکمی برای پیشبینی روندهای آینده وجود ندارد. بهمنظور پاسخ به سوال موضوع این یادداشت، میتوان با بررسی چهار عامل کلان موثر بر بازارسرمایه، تا حدودی به بینشی در مورد چگونگی وقوع روندهای آینده دست یافت که این عوامل عبارتند از: اوضاع سیاسی، دولت، بازارهای بینالمللی و سازمان بورس.
در نگاه کلان و جامع، عوامل موثر بر بازار سرمایه از مهمترین المانهایی به شمار میروند که فعالان بازارسرمایه علاقهمند هستند درباره آنها اطلاعات دقیق و کاملی کسب کنند. در واقع عمده نگاه بورس آیندهنگر است و رویدادهای امروز یا آثار آتی ناشی از آنها جریان اصلی و مسیر آتی بورس را مشخص میکنند. از اینرو پارامترهای اصلی از قبیل قوانین و مقررات نظام پولی و مالی کشور، نرخ بهره بانکی، تحریمها، قیمت حاملهای انرژی، بودجه سالانه کشور، قیمتگذاری دستوری، قیمت ارز و قیمت جهانی کالاها در کنار شاخصهایی از قبیل رشد نقدینگی و تورم، انتظارات تورمی، سیاستهای اقتصادی دولت و همچنین احساسات و هیجانات ناشی از تاثیر اخبار از جمله عوامل مهم موثر بر وضعیت بازار سرمایه در هر مقطع زمانی هستند.
در سال ۱۴۰۲ با ثبات نسبی در اقتصاد ایران، دید مثبتی به بازارسرمایه در سرمایهگذاران ایجاد شد و از اینرو بازار در ابتدای سال با رشد خوبی همراه بود، به طوری که شاخص بورس با گذر از سقف سال ۱۳۹۹به ۲میلیون و ۵۱۹هزار و ۲۵۱واحد رسید، اما به دلیل نبود شفافیت ذاتی در اقتصاد ایران و تصمیمات خلقالساعه مدیران دولتی روند مثبت شاخص عمری کوتاه داشت و فضای منفی جدیدی در بازارسرمایه ایجاد شد که باعث کاهش ۲۰درصدی شاخص بورس اوراق بهادار شد.
بازار در فصل آخر سال ۱۴۰۲ با توجه به وضعیت اقتصادی فعلی کشور، شاید متاثر از مباحث سیاسی باشد. درحالی این روزها شاهد ارائه بودجه هستیم که توجه به کسری بودجه سال گذشته به میزان ۴۰۰همت و کسری بودجه سالجاری در ۶ماه اول به میزان ۳۷۰همت و تا پایان سال ۷۰۰همت، هشدار کسری بودجه هزار همتی در سال آینده را فعال میسازد. همین که کسری بودجه تماما از فروش اوراق و مالیات بخواهد جبران شود و سازوکار پیشبینیشده یا مشخصی درخصوص مالیات توسط دولت ارائه نشده باشد، تمام ارگانها و شریان اقتصادی باید منتظر پرداختهای بیبرنامه باشند تا شاید بیبرنامگی اقتصاد در بودجه را متحمل شوند.
بازارسرمایه طی ماههای اخیر با چالشهای مختلفی مواجه بوده که تا حدودی تمامی صنایع را تحتتاثیر قرار داده است که قیمتگذاری دستوری، سرکوب نرخ دلار نیما، افزایش هزینه صنایع، سیاستهای انقباضی بانکمرکزی و افزایش نرخ بهره بینبانکی، رکود حاکم بر بازارهای جهانی و ریسکهای سیاسی مختلف را میتوان از مهمترین موانع پیشروی بازار سرمایه طی سال ۱۴۰۲ دانست.
بازارسرمایه از قاعده اثرپذیری از ریسکهای سیستماتیک مستثنی نبوده و عواملی مانند جنگ در منطقه، رخدادهای سیاسی کلان و... بر روند کلی معاملات اثرگذار هستند. با این مقدمه میتوان معاملات بازارسرمایه در سهماه پایانی سال ۱۴۰۲ را تحتتاثیر عوامل گوناگون بررسی کرد؛ از جمله انتخابات مجلس شورای اسلامی. این رخداد کلان سیاسی همانگونه که به افزایش ریسک سیستماتیک بازار منجر میشود، سبب افزایش بازدهی مورد انتظار فعالان نیز خواهد شد؛ زیرا همواره ریسک و بازده مورد انتظار، ارتباط مستقیم با یکدیگر دارند و افزایش یکی، افزایش دیگری را در پی دارد.
بر بازاری که گذشت و همین طور بازار پیشرو، چند متغیر اصلی تاثیرگذار بوده است که نرخ دلار یکی از این متغیرهاست. در انتهای سال ۱۴۰۱ با افزایش نرخ ارز مواجه بودیم و باور بسیاری از فعالان بازار سرمایه و اقتصادی بر این بود که این روند در سال ۱۴۰۲ نیز ادامه مییابد و برای نرخ دلار عدد بالایی را متصور میشدند. این پیشبینی در عمل اتفاق نیفتاد و از اسفند سال گذشته که با روند کاهشی و ثبات ارزی مواجه شدیم، افراد زیادی در سمت فروش قرار گرفتند. این موضوع سبب شد زمانی که انتظارات آنان محقق نشد، برای بازارسرمایه عدد بالایی را نیز متصور نشوند، بنابراین وضعیت بازار به چیزی تبدیل شد که از اردیبهشت سالجاری مشاهده شد.
بازارسرمایه کشور بعد از نزدیک به ۴۰ماه بار دیگر از بازدهی صفر خارج شد و سقف مردادماه ۹۹ را شکست؛ این روزها بار دیگر بازارسرمایه درگیر اخبار مثبت شده است. اخباری پیرامون تجدید ارزیابی داراییهای شرکتهای بورسی، محرک این روزهای بازار سرمایه است. طی مدت اخیر و زیر سایه همین اخبار مثبت بازار سرمایه با شکست سقف سال ۹۹ به بازدهی حدودا ۵درصدی بعد از ۴۰ماه رسیده است. بسیاری از فعالان بازار، عامل اصلی رشد این روزها را خبر تجدید ارزیابی دارایی شرکتهای بورسی میدانند؛ اتفاقی که ابعاد مثبت و منفی بسیاری دارد که در ادامه به آن میپردازیم.
در چرخه این روزهای بازارسرمایه، در شرایطی که بسیاری از سهام در نقاط ارزنده در مقایسه با مناطق تاریخی خود قرار دارند و رکود طاقتفرسایی مدتها فضای بازار را در بر گرفته بود، ریسک خرید سهام بسیاری از شرکتها پایین آمده و بازده مورد انتظار سهام دارای ریسک برای چشمانداز حداقل یک مجمع سالانه در مقایسه با سود سپرده بانکی فریریسک سالانه، در شرایط خیلی بهتر قرار دارد.